چون به نهايت چيزى توان رسيد كه نهايت و
كيفيّتى ندارد. و منزّه است خداى عزّ وجلّ از آنكه نهايتى و كيفيّتى داشته باشد[1].
و حضرت امام جعفر صادق 7 فرمودند: هرگاه داخل صباح شوى و
داخل شام شوى ده مرتبه اين دعا را بخوان:
«اللّهمّ ما أصبحت بي من[2]
نعمة أو عافية في دين أو دنيا فمنك و حدك لا شريك لك، لك الحمدُ و لك الشكرُ بها
عليَّ يا ربّ حتّى ترضى و بعد الرضا».
و هرگاه اين را بگويى ادا كرده خواهى بود شكر آنچه خداى عزّ وجلّ به
تو انعام كرده در آن روز يا در آن شب[3].
و در روايتى وارد شده كه: حضرت نوح 7 هر صباح اين را
مىخواند، پس خداى عزّ وجلّ او را بنده بسيار شكرگزارنده ناميد[4].
و نيز از آن حضرت مروى است كه در[5]
تورات نوشته شده: شكر كن كسى را كه به تو انعام كرده و انعام كن به كسى كه شكر تو
را كرده؛ زيرا كه هرگاه شكر نعمت گزارده شود زايل نمىشود و هرگاه كفران آن بشود
باقى نمىماند. و شكر موجب زيادتى نعمت است و امانى است از تغيير[6]، يعنى[7]
از تغيير حال و منتقل شدن از حالت صلاح به فساد.
و از حضرت امام زين العابدين 7 مروى است كه خداى عزّ وجلّ
دوست مىدارد هر بنده اندوهگين و هر بنده شكرگزارنده را. و خداى عزّ وجلّ در روز
قيامت به بندهاى از بندگانِ خود خواهد گفت: آيا شكر فلان كس را كردهاى؟ در جواب
خواهد گفت: نه، بلكه شكر تو را كردهام. پس خداى عزّ وجلّ خواهد فرمود: