و خداى تعالى پرهيز مىفرمايد بنده خود را
از دنيا و او را دوست مىدارد مثل آنكه شما بيمار را از طعام و شراب پرهيز
مىفرماييد و حال آنكه آن بيمار را دوست مىداريد، چنانچه در حديث وارد شده.
و علاج اين غرور آن است كه علامات عزّت و خوارى دانسته شود يا به
بصيرت و برهان و يا به تقليد و گمان، در قرآن مجيد وارد شده:
«أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ* نُسارِعُ لَهُمْ
فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ»[1]
يعنى آيا گمان مىكنند آنچه ما به ايشان دادهايم از مال و فرزندان خيرى است كه به
زودى به ايشان رسانيدهايم؟ بلكه شعور ندارند كه اينها دليل بر حرمت و خيرخواهى
ايشان نيست.
و نيز فرموده: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ
مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ»[2] يعنى زود باشد كه ما ايشان را مهلت بدهيم[3]
و]m .b 56[
از راهى ايشان را واگذاريم كه ندانند.
و نيز فرموده: «فَتَحْنا عَلَيْهِمْ
أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً
فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»[4] يعنى درهاى نعمتها را بر روى ايشان گشوديم تا آنكه هرگاه به نعمتها
خوشنود گرديدند عذاب ما[5] بر ايشان
ناگهانى نازل مىشود، پس آنها خوار و بىچيز[6]
مىگردند.
و منشأ اين غرور جهل به خدا[7]
و به صفات خداست از براى آنكه هركه خدا را بشناسد[8]
از عذاب وى ايمن نمىشود و به امثال اين خيالات فريفته نمىشود. و نظر به حال
فرعون و قارون[9] و
پادشاهان روى زمين مىكند كه چون خداى عزّ وجلّ در