و چنانچه خوشنودى به ظهور عمل باكى ندارد. و
همچنين باكى نيست در پنهان داشتن معصيت نه به قصد آنكه مردم اعتقاد پرهيزكارى به[1] آن داشته باشند، بلكه قصد او
احتراز از پردهدرى باشد، يا از براى آن باشد كه شارع امر به پنهان ساختنِ معاصى
نموده. و اين را به آن مىتوان دانست كه كراهت داشته از ظاهر شدن معصيت ديگران يا
از براى آن باشد كه از ملامت مردم متألّم گردد. و اين امر مباحى است زيرا كه طبيعى
انسان[2] است.
يا از براى آن باشد كه مبادا مردم شاهد بر معصيت او شوند چنانچه در
حديث وارد شده، يا از براى آن باشد كه مبادا مذمّت كننده در معصيت افتد. و اين را
به آن مىتوان دانست كه مذمّت او و[3] مذمّت
ديگران در پيش او مساوى باشد و تفاوتى در آزرده شدن از مذمّت نيابد. يا از براى آن
باشد كه مبادا ضرر احدى به او رسد. يا از براى حيا باشد كه اين از راه نجابت طبيعت
مىباشد چنانچه در حديث وارد شده كه: هر نوع حيايى خوب است[4].
و در خبرى ديگر آمده كه: حيا شعبهاى است از ايمان[5].
يا از براى آن باشد كه مردم پيروى او در پنهان ساختن معصيت بنمايند.
يا از براى آن باشد كه محبّت دارد كه در نزد خلايق محبوب باشد تا بداند كه خداى
تعالى نيز محبّت به آن دارد؛ زيرا كه هركه را خداى تعالى دوست دارد او را در
دلهاى مردمان[6] محبوب
مىسازد.
فصل [در ريا در عبادت]
بدان كه ريا در عبادت از محبّت لذّت مدح و فرار از الم مذمّت و طمع
در مال