استدلال اوّل به قبول عمل است في الحال و[1] در استدلال دوم نظر]m
.a 34[ به
آينده است.
و همچنين هرگاه گمان داشته باشد كه مردمى كه مطّلع بر عمل او شوند
رغبت خواهند نمود[2] بر[3] پيروى آن[4]
ثوابش نيز مضاعف مىشود، پس ثواب عمل ظاهرى را خواهد داشت به سبب آنچه[5] در آخر ظاهر شده و ثواب عمل
پنهانى خواهد داشت به سبب آنچه اوّلًا قصد نموده. و هركه پيروى او بكند از براى او
ثواب عملهاى پيروى كنندگان حاصل خواهد شد بدون آنكه چيزى از ثواب آن جماعت كم
گردد. و همچنين اگر خوشنود شود به فرمانبردارى مردم از براى خدا در مدحى كه آن كس
را كنند يا آنكه خوشنود شود به محبّتى كه مردمان به مطيع خدا مىدارند و يا آنكه
دلهاى ايشان مايل به طاعت باشد.
روايت است كه: مردى به حضرت پيغمبر 6 گفت: يا رسول
اللَّه! من عمل را پنهان مىسازم و نمىخواهم كه كسى بر آن مطّلع شود امّا اگر
احدى مطّلع شد خوشنود مىشوم! آن حضرت فرمودند: از براى تو دو ثواب خواهد بود:
ثواب عمل ظاهرى و ثواب عمل پنهانى[6].
و از امام محمّد باقر 7 پرسيدند از مردى كه عمل خير كند و
هرگاه كسى بر آن مطّلع شود آن مرد خوشنود شود. آن حضرت فرمودند كه: باكى نيست. و
هيچ كس نيست مگر آنكه محبّت مىدارد بر آنكه خداى تعالى خير او را ظاهر كند امّا
به شرطى كه قصد اين نداشته باشد، كه اگر قصد او در عملْ ظهور آن باشد ثوابى نخواهد
داشت[7].