نام کتاب : تبيين و نقد نظريه ماده و صورت در فلسفه اسلامى و مقايسه آن با فيزيك كوانتوم نویسنده : مصطفوى، نفيسه جلد : 1 صفحه : 52
جالب توجه است، كه استاد مطهرى، اشاره
مستقيم به اين مطلب كه «مفهوم استعداد» از معقولات ثانيه فلسفى است و خود استعداد،
امر عينى است (دقيقاً مانند «مفهوم وجود» كه معقول ثانيه فلسفى و خود وجود امر
عينى است) نكرده است؛ ولى از فحواى مطالب ايشان كه استعداد را عارض
تحليلى مىداند، به راحتى مىتوان نتيجه گرفت كه «مفهوم استعداد» را معقول ثانيه
فلسفى مىداند، برخلاف امكان ذاتى كه آن را از معقولات ثانيه منطقى قلمداد مىكند.
مسئلهاى كه مطرح مىشود، آن است كه اگر استعداد، عارض تحليلى و صفت
وجودى و تعين ماده باشد، حدوث و فناى استعداد چگونه تبيين مىشود؟
استاد مطهرى اينگونه پاسخ مىدهد:
حدوث و فنايى واقعاً براس استعدادات نيست؛ بلكه اين نسبت در حال به
خصوصى صحت انتزاع دارد و آن حالى است كه ماده در يك مرتبه خاص از وجود باشد، ولى
در مرتبهاى كه واجد فعليت است يا سنخيت بين ماده و صورت نيست، اين صحت انتزاع از
بين مىرود.[1]
نظر استاد مصباح يزدى
ايشان نيز، استعداد را داراى ماهيت مستقل (مانند عرض خارجى) نمى