است كسى كه پناه برد بخدا نيست حركتى و نه توانائى مگر بخدا.

3- حجاب حضرت امام حسن بن علىّ 8‌

خداوندا اى كسى كه گردانيده است ميان دو دريا حائلى و مسافتى و مانعى را منع كرده شده،[1] اى صاحب توانائى و پادشاهى، اى آنكه بلند است منزلت و مرتبه او چگونه بترسم من و حال آنكه توئى اميد من و چگونه ستمديده شوم من و حال آنكه بر توست اعتماد من پس بپوشان مرا از دشمنان خود به پرده خودت و بريزان‌[2] بر من از صبر از جانب خود و غالب گردان مرا بر دشمنان من به حكم خودت و قوّت بده مرا به يارى كردن خودت، بسوى توست التجا و جانب توست پناه برده شده به آن پس بگردان براى من از امر من گشادگى را و بيرون رفتنى را اى نگاه دارنده اهل حرم را از شرّ صاحبان فيل و فرستنده بر ايشان مرغ پرستوك را كه بيندازد به جانب ايشان سنگى را از سنگ گل بينداز كسى را كه دشمنى كرده است با من به عقوبت رسوا و قبيح خداوندا بدرستى كه مى‌طلبم از تو شفا يافتن از هر دردى و يارى كردن بر دشمنان را و مهيّا نمودن اسباب را براى آنچه دوست مى‌دارى تو آن را و خشنودى تو از آن، اى خداى كسى كه در آسمان و زمين است و آنچه ميان آن هر دو است و آنچه در زير خاك است از تو طلب شفا مى‌كنم و از تو طلب سلامتى مى‌نمايم و بر تو اعتماد مى‌كنم پس زود باشد كه نگاه دارد ترا خدا از شرّ دشمنان و خدا شنواى دعاها و داناى به قصدهاست.

4- حجاب حضرت امام حسين بن علىّ 8‌

اى كسى كه كار اوست نگاهداشتن بندگان و سراپرده اوست محافظت كردن مردمان اى كسى كه اوست نهايت مطلبها و منتهاى مقصدها اى برگرداننده بديها و ناخوشيها و آزارها برگردان از من بدى و آزار عالميان را از جنّيان و آدميان همگى به حقّ صورتهاى صاحبان نور و روشنى و به حقّ نامهاى به لغت علماى نصارى‌

[1] -صفت آوردن حجر به محجور از جهت مبالغه است و از قبيل حجاب مستور است يعنى آن قدر مانع است كه گويا بعضى از اجزاء آن منع مى‌كنند بعضى ديگر را پس اجزاء آن از بعضى ديگر منع كرده شده‌اند. و اللَّه يعلم

[2] -يعنى و بر من ببخش.