نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 458
وسوسه مىكند در سينههاى مردمان از جنّيان
و آدميان بسته شده است از من در جماعت تاخيركنندگان[1]
از شماها و متحير شدهايد [و سرگردان شديد] در حالى كه هستيد گمراهان و منع
كردهشدگان بحقّ فرشتگان صف زننده بحقّ[2]
پراكندهكنندگان بحقّ[3] فرشتگان
فرستادهشدگان بحقّ فرشتگان كشندگان روح[4]
منع مىكنم شما را از حركتهاى بد باشيد شما خاكستر دراز نكنيد بسوى من [و نه بسوى
مؤمنى] دست خود را اين روز مهر مىگذاريم بر دهنهاى كافران و سخن مىگويد با ما
دستهاى ايشان و گواهى مىدهد پايهاى ايشان به آنچه بودند در دنيا كه به عمل
آوردهاند اين روز، قيامت روزى است كه نتوانند سخن گفت كافران و دستورى داده
نمىشوند ايشان تا آنكه عذرخواهى كنند خشك مىشود[5]
چشمها در آن روز و گنگ مىشود زبانها و فروتنى مىكنند گردنها از براى پادشاه
آفريدگان خداوندا بحقّ ميم (محمد) و عين (على) و فاء (فاطمه) و دو حاء (حسن و
حسين) و بحقّ روشنى شبحها[6] و به
درخشندگى نور صبح و بحقّ تدبير كردن تو چيزها را[7]
براى من اى توانا در هر صبح و شام نگاهدار مرا از شرّ هر كسى كه حركت كند و راه
رود و تكبّر كند و سرپيچى نمايد، خدا خدا غلبهكننده است نيست پناهى [نيست
التجائى] از جانب خدا براى گريزنده از او اين نصرت و يارى است از جانب خدا و فتحى
است نزديك هر گاه بيايد يارى كردن[8] خدا و
فتح (مكه) اگر يارى كند شماها را خدا پس نيست غلبهكنندهاى[9]
براى شما بعد از اين نوشته است خدا در لوح محفوظ كه هر آينه غالب مىشوم من و
فرستادگان بدرستى كه خدا توانا و غلبهكننده است ايمن
[1] -ممكن است مراد از متاخرين گروه شياطين باشند كه
دور مىشوند و آمدن پيش اين كس را و وسوسه كردن را تاخير مىكنند در وقتى كه نام
خداى تعالى برده شود و محتمل است كه مراد جماعت كافران و منافقانى باشند كه بيعت
كردن و پيروى نمودن آن حضرت را تأخير كردند و ممانعت نمودند و به آن حضرت ايمان
نياوردند و احتمال دارد كه معنى آن باشد كه و بسته شود از من در وسوسه نمودن و ضرر
رسانيدن اولاد و جماعتى كه بهم رسند و متولد شوند از شماها، يعنى بعد از اين بوجود
آيند. و اللَّه يعلم
[3] -يعنى بادهائى كه ابرها را پراكنده مىكنند يا
فرشتگانى كه ابر را پراكنده مىكنند و بعضى ذاريات را به زنان زاينده تفسير
نمودهاند از جهت آنكه پراكنده مىكنند فرزندان خود را بر روى زمين. و اللَّه يعلم
[4] -يعنى به حق فرشتگانى كه جان كافران را نزع
مىكنند.
[5] -يعنى از زيادتى هول و اندوه چشمها خشك مىشود پس
اشك چشم نيست تا آنكه گريه توانند كرد يا آنكه خشك شدن چشم به معنى كور شدن چشم
باشد يعنى چشمهاى كافران در آن روز كور مىشود. و اللَّه يعلم
[6] -شيخ مفيد عليه الرحمه به سندهاى معتبر نقل كرده كه
آدم 7 بر عرش صورتها و شبحهائى را ديد كه نور آنها بر همه آسمانها مىدرخشيد.
پس از خداى تعالى از آنها سؤال نمود. وحى رسيد كه آنها صورتها و شبحهاى حضرت رسالت
پناهى 6 و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين و فاطمه
: است و بدان اى آدم كه اگر اين شبحها نمىبود كه تو آنها را ديدى، هر
آينه ما ترا و نه آسمانها و زمين را خلق نمىكرديم. مترجم گويد كه غرض از نمودن
شبحها و صورتها به حضرت آدم، اظهار جلالت و بلندى مرتبه و قرب منزلت پيغمبر و ائمه
صلوات اللَّه عليهم است. و اللَّه يعلم
[7] -يا آنكه به قسمت كردن تو روزى را براى من در هر
صبح و شام.
[8] -يعنى در ظفر يافتن يا آنكه مراد مطلق يارى كردن
خداست در امور، يا آنكه مراد مطلق فتح و گشايش در كارها است. و اللَّه يعلم
[9] -يعنى پس ديگر بر شما كسى غلبه نمىتواند نمود. و
اللَّه يعلم
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 458