نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 12
اگر چه بپوشاند[1]
فرزند آدم صورتهاى ما را به خاك خلقت خودش، و حايل و مانع گردد ميان ما و شعور ما
به دست غفلتش، و كجاست از براى صاحب ما مانندى در هستى؟ و كيست شخصى كه شبيه باشد
با مالك ما در قدرت داشتن و رحيم بودن و بخشش كردن؟ تا ما برگرديم از او به سوى آن
شخص يا آن كه مشتبه شود بر ما امر در توكّل نمودن با وجود آن شخص[2]
بر خداى تعالى. و شهادت مىدهم به آن كه جدّ من محمّد كه رسول خداست و شفقت خدا بر
او و آل او باد پيشتر اهل هستىها و زمانها است به سوى شناختن خالق جاى و طبيعت[3] امكان، و راستگوتر است در بيان كردن
حقيقت چيزها و رهاكنندهتر است[4] مر عنان
اسبان پيشگيرنده را در ميدان اسب دوانى مخلوقات از هر بىزبان و با زبانى و شهادت
مىدهم به آن كه راههاى[5] شريعت آن
حضرت و پلهاى بالا رفتن معراج آن حضرت،[6] قدم
نمىتواند گذارد بر درهاى آنها و داخل نمىشود بر شعبههاى آنها مگر جماعتى كه بهم
رسيده باشد[7] ماههاى
هستى ايشان از آفتابهاى نورهاى سعادتهاى آن حضرت و مگر كسانى كه بيرون آمده باشد
درختهاى وجود ايشان از نسيمهاى اصلهاى آن حضرت، و شخصى كه باشد سواريهاى توفيق او
از بخششهاى بيان آن حضرت. شفقت خداى تعالى باد بر آن حضرت و بر آن جماعت شفقتى كه
برساند ما را به سوى پيروى راه شريعت آن حضرت و بخواند ما را به سوى كمال تصديق
نمودن به آن حضرت[8] و بعد، پس
به درستى كه من در اوقاتى كه به مداومت و مواظبت دعوات، انواع رياضات بر خود قرار
داده بودم از جمله ادعيه حرزها و قنوتها و حجبها و دعاهاى ديگر كه از حضرت پيغمبر
و ائمه اثنى عشر به اسانيد معتبره روايت شده بود و همچنين از جمله مناجاتها و دعاهاى
متفرّقه در كتابها قدرى را كه نخبه و خلاصه آنها بود و كمال اعتماد بر آن داشت،
نقل
[1] -حاصل معنى آن كه عقل و قلب من اقرار به توحيد
دارند، و به لسان حال شهادت مىدهند، هر چند نفس انسانى به علّت علايق بدنى و
خواهشهاى نفسانى و وسوسه شيطانى غافل شود و منكر حقّ گردد، كه ايشان اقرار به
وحدانيّت خداى تعالى دارند از جهت آن كه اقرار به توحيد فطرى همه اشخاص است، چنان
كه از آيه كريمه و احاديث ظاهر و مستنبط مىگردد.
[2] -و محتمل است كه ضمير« معه» راجع باشد به خداى
تعالى و ضمير« عليه» به آن شخص پس معنى چنين شود، كيست شخصى كه شبيه خدا باشد تا
آن كه مشتبه شود بر ما امر در اعتماد نمودن بر آن شخص، با وجود خداى تعالى.
[3] -مخفى نماند كه مراد از طبيعت امكان، جميع ممكنات
است.
[4] -پوشيده نيست كه نفس اشخاص را به سوارها تشبيه
نموده، و بدن ايشان را به اسبها. پس عرصه دنيا و فضاى وجود، ميدان ايشان است و
تحصيل مراتب معرفة اللَّه و سائر كمالات. و مشقّت عبادت كردن اسب دوانيدن خواهد
بود و رضاى جناب اقدس الهى و تقرّب به سوى آن كوى سعادت و فيروزى.
[5] -اشاره به شهادت بر امامت و ولايت ائمّه اثنى عشر
: نموده.
[6] -مراد از معراج در اين موضع مرتبه بلند آن حضرت است
نه معراج مشهور.
[7] -مراد حضرت امير المؤمنين و يازده فرزندان او : است و اشاره نموده به حديث« أنا و علىّ من نور واحد».
[8] -حاصل معنى فقرات ثلاثة از« أشهد أنّ مجارى» تا به
آخر، آن است كه شهادت مىدهم كه امام و خليفه و جانشين آن حضرت بايد شخصى باشد كه
طينت او از طينت آن حضرت خلق شده باشد و يا از اولاد حضرت فاطمه 3 باشد
و علم او به احكام شرعيّه از تعليم آن حضرت حاصل شده باشد و شك نيست كه صفات و
فضايل مذكوره مخصوص است به ائمّه اثنى عشر صلوات الله و سلامه و در غيرى موجود
نيست.
نام کتاب : ترجمه مهج الدعوات و منهج العبادات سيد بن طاووس نویسنده : طبسي، محمد تقي جلد : 1 صفحه : 12