قرآن كريم علاوه بر اين سفارشهاى
زنده به صراحت از حالاتى سخن مىگويد كه آزاد كردن بردگان در آن حالات به خاطر پوشش
گناه مشخّصى واجب مىگردد، از آن جمله حالت قتل غيرعمد است.( نساء/ 92: كسى كه
مومنى را از روى خطا به قتل رساند، بايد يك برده مؤمن را آزاد كند و خونبهايى به
كسان او بپردازد).
و حالت سوگند شكستن( مائده/ 89: و
كفاره چنين سوگندى( يكى از سه چيز است): اطعام ده مسكين، اين غذا بايد حد وسط
غذايى باشد كه خانوادهتان تغذيه مىكنيد، پوشاندن لباس به ده نفر نيازمند، يا
آزاد كردن يك برده)
چنانكه بخشى از زكات ساليانه به
تصريح قرآن اختصاص به آزادسازى اسيران، و بخش ديگر به ديون بدهكاران هموطن داده
شده است.( توبه/ 60: صدقات و زكات براى فقيران است و مستمندان، و عاملان و
جمعآورندگان زكات و ... اداى دين بدهكاران و ...)
اما سنت بر تنگنا قرار دادن ريشه
بردهگيرى، تنها بر محدود ساختن اين حق بر مبارزان در جنگ مشروع به خاطر دفاع از
عقيده بسنده نكرده است، بلكه آن فاصلهاى را كه ممكن است اين نظام قديم بين طبقات
مختلف جامعه به وجود آورد، كوتاه كرده است.
آرى؛ اين رسول خدا 6 است كه بر مالكان بردگان دستور مىدهد كه براى بردگانشان پوشاك
و خوراكى را كه مىدهند، بايد فراوان باشد و مبادا آنها را به كارى وادارند كه از
توان آنها بيرون باشد، در صحيح مسلم: 3/ 1282، حديث 1661، آمده است كه پيامبر 6 مىفرمود:« آنان برادران شمايند، خداوند زيردست شما قرار
داده، پس آنها را از آنچه مىخوريد بخورانيد و از آنچه مىپوشيد بپوشانيد و
مبادا پيش از توان آنها تكليف كنيد و اگر كرديد آنها را كمك كنيد». ر ك: صحيح
بخارى: 1/ 20، حديث 30، و 2/ 899، حديث 2407؛ سنن ترمذى: 4/ 334، حديث 1945؛ سنن
كبراى بيهقى: 8/ 7؛ سنن ابى داوود: 4/ 30، حديث 4158؛ سنن ابن ماجه: 2/ 1216، حديث
3690؛ مسند احمد: 5/ 158، حديث 21447؛ مصنف عبد الرزّاق: 9/ 448
بلكه هركس با بردهاش بدرفتارى
كند، بايد او را آزاد كند، اگر مىخواهد كه خدا او را بيامرزد؛ مسلم در صحيح خود:
3/ 1281، حديث 1659، نقل كرده:« از ابى مسعود انصارى مىگويد: من غلامم را مىزدم،
صدايى از پشت سر شنيدم كه مىگفت: ابو مسعود! بدان كه قدرت خدا به تو بيش از قدرت
تو بر اوست، برگشتم: ديدم رسول خداست، عرض كردم: يا رسول اللّه! او را براى خدا
آزاد كردم، فرمود: اگر اين كار را نكرده بودى، آتش دوزخ تو را فرامىگرفت.» ر ك:
شعب الايمان: 6/ 373، حديث 8569؛-- ادب المفرد: 1/ 71، حديث 171؛ التّرغيب و
التّرهيب: 3/ 147، حديث 3438؛ البيان و التّعريف: 1/ 113؛ تحفه احوذى: 6/ 67؛ فيض
القدير: 2/ 9؛ نيل الأوطار: 6/ 206.
از اينرو، فرمودهاند: مثله كردن
و زخمكارى در برده و نيز شكنجهكارى باعث آزادى برده مىشود. ر ك: روضة
الطّالبين:
2/ 533 و 8/ 547؛ لمعه دمشقى،
شهيد اوّل: كتاب ارث؛ فتح الوهاب: 2/ 226؛ المجموع نووى: 9/ 137؛ مواهب الجليل: 8/
296.