responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آيين اخلاق در قرآن (ترجمه دستور الأخلاق فى القرآن) نویسنده : دراز، محمد بن عبد الله؛ مترجم محمد رضا عطائي    جلد : 1  صفحه : 783

بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلى‌ ما أَنْفَقَ فِيها وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها وَ يَقُولُ يا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَداً.»[1]

«قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ عِنْدِي أَ وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَ أَكْثَرُ جَمْعاً»[2]

«فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»[3]

«هنگامى كه رسولان آنها با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنها آمدند، (از آنان روى گرداندند و) تنها به معلوماتى كه خود داشتند، دل بستند و خوشحال بودند (همين باعث شد تا) آن‌چه را كه از عذاب و تهديدهاى الهى بود، به باد استهزا مى‌گرفتند، بر سر آنان فرود آيد!»

دلبستگى به دنيا:


[1] - كهف( 18) آيه 32- 42:« براى آنها مثالى بزن: آن دو مرد، كه براى يكى از آنان دو باغ از انواع انگورها قرار داديم و گرداگرد آن دو( باغ) را با درختان پوشانديم و در ميانشان زراعت پربركتى قرار داديم. هردو باغ ميوه آورده بود( ميوه‌ها فراوان) و چيزى فرو گذار نكرده بود. ميان آن دو( باغ) نهر بزرگى جارى ساخته بوديم، صاحب اين باغ درآمد فراوانى داشت( ولى از آن‌جا كه انسان كم‌ظرفيّت بود)، به همين جهت به دوستش- درحالى‌كه با او گفت‌وگو مى‌كرد- گفت: من از نظر ثروت از تو برتر و از نظر نفرات نيرومندترم، و درحالى‌كه نسبت به خود ستمكار بود، وارد باغ شد( نگاهى به درختان سرسبز و آن همه ميوه و محصول فراوان كرد و از روى غفلت) گفت: من گمان نمى‌كنم، هرگز اين باغ نابود شود و باور نمى‌كنم، قيامت برپا گردد، اگر به سراغ پروردگارم بازگردانده شوم( و قيامتى در كار باشد)، جايگاهى بهتر از اين‌جا خواهم يافت. دوست( باايمان) وى- درحالى‌كه با او گفت‌وگو مى‌كرد- گفت: آيا به خدايى كه تو را از خاك آفريد و سپس از نطفه، و پس از آن تو را مرد كاملى قرار داد، كافر شدى؟ ولى من كسى هستم كه اللّه پروردگار من است و هيچ‌كس را شريك پروردگارم قرار نمى‌دهم. چرا هنگامى كه وارد باغت شدى، نگفتى اين نعمتى است كه خدا خواسته است، هيچ قوّت( و نيرويى) جز از ناحيه خدا نيست، اگر مى‌بينى از نظر مال و فرزند از تو كمترم، شايد پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد! و مجازات حساب شده‌اى( صاعقه) از آسمان بر باغ تو فروفرستد، به‌گونه‌اى كه او را به زمين بى‌گياه لغزنده‌اى مبدّل كند و اين چشمه و نهر جوشان در اعماق آن فرو رود، آن‌چنان‌كه هرگز قدرت جست‌وجوى آن را نداشته باشى!( و بالاخره به فرمان خدا عذاب) محصولات او را احاطه كرد، او مرتّبا دست‌ها را به هم مى‌ماليد و در فكر هزينه سنگينى بود كه در آن خرج كرده بود، درحالى‌كه بر پايه‌ها فروريخته بود، مى‌گفت: كاش احدى را شريك خدا نمى‌دانستم!»

[2] - قصص( 28) آيه 78 گفت: من اين ثروت به وسيله دانشى كه نزد من است، به دست آورده‌ام! آيا او نمى‌دانست خداوند اقوامى را قبل از او هلاك كرد كه از او نيرومندتر و( آگاه‌تر) و ثروتمندتر بودند؟!

[3] - غافر( 40) آيه 83.

نام کتاب : آيين اخلاق در قرآن (ترجمه دستور الأخلاق فى القرآن) نویسنده : دراز، محمد بن عبد الله؛ مترجم محمد رضا عطائي    جلد : 1  صفحه : 783
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست