«ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ.»[1] و در
زبان قرآن واژه هممعنى و مرادف بهشت: «دارُ السَّلامِ.»*[2] است.
ولى اين جز يك طرف قضيّه نيست، امّا مردم به خاطر اينكه آنها تنها
درحالحاضر رنج و درد نداشته باشند، رضايت كامل ندارند، به راستى انسانيّت در هر
زمانى اين مطلب را روشن ساخته است كه جهتگيرى طبيعيش به سوى آن است كه براى خودش
به نسبت مشخّصى از رفاه را فراهم كند و امكانات زندگى خودش را بهتر بسازد.
هدف نهايى دانش و صنعت نيز با تمام تلاش چيزى جز اين نيست، و اين
كارى است كه از جنبه ديگرى امكانپذير است، وقتى كه ما در نظر بگيريم كه هر
نيكوكارى گسترده، بايد با انبوهى از تلاش مادّى و فرصت اضافى براى شكوفايى روح در
آن واحد همراه باشد.
جاى تأسّف است كه كشمكش به خاطر رفاه زندگى نهايتپذير نيست، علىرغم
پيشرفت علم و تكنيك، بلكه چهبسا اين درگيرى بيشتر به خاطر همين پيشرفت علمى و
همين اختراعات است!! بنابراين؛ نسبت به پيشرفت و اختراع برعكس درگيرى رو به فزونى
است؛ هرچه انسان نقطهاى را برسد، اشتهايش به درجه بالاتر بيشتر مىشود و براى
رسيدن به آن درجه بايد به سراغ دستگاه و ابزارى برود، هرروز بر پيچيدگىاش افزوده
مىشود. و از اينرو كاوشهاى نو و تلاش و كوشش تازه ضرورت پيدا مىكند و همينطور
تا بىنهايت.
و جريان از اين قرار است، در صورتى كه ما بخواهيم همهچيز در همان
حالى كه هست، باقى بماند، بنابراين؛ لازم است كه با صرف تلاش بيشتر در نگهدارى
آنها همواره مراقب آنها باشيم، تا نگذاريم كه اين تركيبات ساختگى باعث نابودى آنها
شود، و عناصر آن را به حالت اوّليه برگردانيم، بهگونهاى كه بتوانيم بگوييم: ما در
راه بحث درباره آسايشمان وقت بيشترى صرف مىكنيم تا بهرهبرداريمان از آن، حتّى
آنچه تنها يك وسيلهاى بوده است، در اثر تلاش و كوشش ما به خاطر كثرت مشغله در
حدّ هدف نهايى ما قرار گرفته است!
اما ما در اين بحث سعادت مادّى چموش، انحرافى در وجدان معاصر ببينيم و
به اين مطلب اطمينان داريم، ولى نخستين دفاعى كه از مقابل مىآيد، هرچند كه آن را
نپسنديم، عميقتر از آن است كه آن را انكار كنيم.
[1] - حجر( 15) آيه 46، ق/ 34، واقعه/ 91: داخل اين
باغها شويد، با سلامت و امنيّت كامل.
[2] - انعام( 6) آيه 127، يونس/ 25: خانه امن و امان.