حقيقت اين است كه تمام دانشمندان اتّفاقنظر دارند كه تعاليم سنّت
عملى يا آنچه از پيامبر 6 به ما رسيده است،[1] منبع دوم با اهميّت بسيار براى
شريعت اسلامى- پس از قرآن- است.
قرآن كريم خود از مؤمنان مىخواهد كه بدون زحمت پس از ايمان به نبوّت
به تمام اوامر او تسليم باشند، از جمله: «فَلا وَ
رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا
يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً»[2]، و اين آيه: «مَنْ يُطِعِ
الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ»[3]، و اين آيه:
«وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ»[4]، و
اين آيه: «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»[5]
باوجوداين، اگر به حقيقت امر نگاه كنيم، مىبينيم كه تمام اوامر
پيامبر 6، تكليف نهايى را- هر نوع تكليفى كه باشد،
خواه شرعى و يا دينى- الزام و ايجاب نمىكند، مگر در حدّ معيّن و مشروط و آن هم
بدين صورت كه به صراحت يا بهطور ضمنى در پوشش تفكّرى باشد، كه صفت وحى آن را پوشش
دهد.
هرگاه مشتمل بر اين صفت الهى نباشد، زمينهاى براى آموزه قانونى
نخواهد بود، و در مثل مانند آن است كه شخصى بدون سلطه بر ديگران حرفى را گفته
باشد![6]
[1] - مقصود از سنّت مأثوره، تمام اقوال، افعال و
تقريرات پيامبر 6 و تمام موافقتهاى ضمنى، استحسانى و
يا ردّ آن حضرت است. البتّه از نظر شيعه: اقوال، افعال و تقريرات، ائمّه معصومين
عليهما السّلام نيز سنّت است- م.
[2] - نساء( 4) آيه 65:« به پروردگارت سوگند كه آنها
مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه تو را در اختلافات خود به داورى بطلبند، در دل خود
از داورى تو احساس ناراحتى ننمايند و كاملا تسليم باشند.»
[3] - نساء( 4) آيه 80:« هركس از پيامبر اطاعت كند، از
خدا اطاعت كرده است.»
[4] - حشر( 59) آيه 7:« آنچه رسول خدا براى شما آورده
است، بگيريد( و انجام دهيد).»
[5] - نور( 24) آيه 56:« رسول خدا را اطاعت كنيد تا( در
پرتو انجام اين دستورات) مشمول رحمت او( خدا) شويد».
[6] - چنانكه اشاره شد، تمام گفتار و رفتار پيامبر
6 حجّت است، به بيان صريح قرآن كريم، هيچ سخن پيامبر
6 برخاسته از هوى و هوس نيست، بلكه همه وحى الهى است:« وَ ما
يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى»( رحمن/ 3 و 4)، يعنى: و هرگز
از روى هواى نفس سخن نمىگويد،( سپس با صراحت مىفرمايد:) آنچه مىگويد: جز وحى كه
بر او نازل شده نيست.-- متأسفانه از نظر دانشمندان عامّه چنين نيست؛ اشاعره جز كذب
و كفر، بقيه گناهان كبيره را بر انبيا روا مىدانند و معتزله گناهان صغيره را بر
انبيا تجويز مىكنند، ولى از ديدگاه شيعه پيامبران از گناه كبيره و صغيره و هر نوع
خطايى معصوم و مصونند: ر ك: