نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 222
2- حكايت مردى كه مرض جذام، دست و پا و
چشم و كوشش را از بين برد
روايت شده است كه حضرت يونس به جبرئيل 7 گفت:
عابدترين فرد اهل زمين را به من نشان ده؟ جبرئيل 7 مردى
را به او نشان داد كه مرض جذام دست و پايش را قطع نموده و چشم و گوشش را نيز از
بين برده بود. با اين حالت مىگفت:
«الهى متعتنى بهما ما شئت و سلبتنى ما شئت و ابقيت لى فيك الأمل
بابرّ باب الوصول.»
«خدايا! مشيّت و خواستهات بر اين تعلق گرفت كه مدتى مرا از دست و پا
بهرهمند گردانى و باز مشيّت تو بر اين تعلق گرفت كه دست و پا و چشم و گوش را از
من بگيرى و براى من آرزوى وصال درگاه خودت را باقى بگذارى.»
3- حكايت مرد نابينا، مفلوج و مجذوم با حضرت عيسى 7
در روايت است كه روزى حضرت عيسى 7 به مرد نابيناى مفلوجى
برخورد كرد كه علاوه بر فلج بودن مبتلا به مرض برص (يعنى پيسى) و جذام نيز بود،
مرض جذام گوشت بدن او را متلاشى كرده بود و با اين حالت مىگفت:
«الحمد للَّه الّذى عافانى ممّا ابتلى به كثيرا من خلقه.»
«حمد و ثنا سزاوار آن خدايى است كه مرا از بلايى كه بيشتر مردم به آن
مبتلا هستند عافيت داده است.»
نام کتاب : آرامبخش دل داغديدگان (ترجمه مُسكّن الفؤاد شهيد ثاني) نویسنده : جناتي، حسين جلد : 1 صفحه : 222