نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد جلد : 1 صفحه : 13
بر «ذكر» مداومت نمود و بالاخره «غيبتى»
بدست آورد. در اين غيبت ديد كه حضرت رسول اللّه 6 بر سر بام بلندى قرار دارند.
سيد على سعى كرد كه تا آنجا برود و در قرب حضرت رسول 6 قرار بگيرد ولى نتوانست.
پيغمبر اكرم 6 فرمودند: «نزد شيخ محمود مزدقانى برو تا ترا درين مقام بيارد»[1]
سيد ازين «غيبت» و فرمان رسول 6 شيخ اخى را آگاه كرد و از وى
التماس كرد كه او را در خدمت شيخ مزدقانى رازى ببرد. و شيخ على او را در رباط
خانقاه مزدقان[2] در حضور
شيخ محمود آورد و معرفى نمود.
فاصله زمانى بين «ذكر» گفتن على همدانى در خدمت اخى[3]
و رسيدن به خدمت شيخ مزدقانى زياد نبوده است. بنابراين سيد از 12 سالگى تا آخر
حيات خود عابد و ذاكر بوده و وقتى در ضمن مجاهدات صعب و عبادات سخت خود فرمود:
«آنچه با زين العابدين (ع) دادند بمن هم دادهاند و صفت علياى زين العابدين از لقب
شريفش معلوم ميشود»[4].
در حضور شيخ محمود
در وقت ملاقات على همدانى شيخ شرف الدين محمود مزدقانى رازى (م 766
ه) باو اينطور خطاب فرمود: «... اگر براى مخدومى در خانقاه آمدى من از سر قدم
مىسازم كه مرا نبايد در خدمت تقصير كنم و اگر از براى خدمت آمدى كفش اين غلام
سياه كه اوست كناس خانقاه پيش او بايد نهاد تا بمقصود برسى».[5].
سيد على براى خدمت و طى راه سلوك آمده بود و نه براى مخدومى. او
تمايل شديد براى خدمت نشان داد و بدست شيخ بيعت سلوك نمود و خدمت