نام کتاب : احوال و آثار مير سيد على همدانى (با شش رساله از وي) نویسنده : رياض، محمد جلد : 1 صفحه : 14
پست مذكور را در خانقاه انجام ميداد او
كفشها را در پيش صاحبان كفش مىنهاد تا به سهولت بپوشند، و علاوه بر خدمت مذكور
به دستور شيخ ذكر مىگفت.
مجاهدات
او تا يك سال در آنجا ذكر گفت ولى حضور نيافت. روزى از روى يأس و
افسردگى به شيخ گفت كه كار كناسى باو بدهند و كناس را بجاى او براى «ذكر» بنشانند.
شيخ از روى فراست ميدانست كه سيد بچه علت اينطور ميگويد.
شيخ جواب داد: «كناس مبرز خانقاه را پاك مىسازد و تو نفس خود را
نميتوانى پاك ساخت؟ برو در خلوت و همت بلنددار تا برآيد كار»[1]
سيد دوباره وارد ذكر و خلوت شد و با همت بلند خود و راهنمائى شيخ
كامل كمكم لذت «حضور» را حس ميكرد. چندى بعد او در ذكر اينقدر مستغرق شد كه طاقت
ذكر شنيدن نداشت پس شيخ بديگران دستور داد كه در نزديكى سيد «ذكر» را بآواز بلند
نگويند زيرا كه خوف «ازهاق» روح او بود.[2]
شيخ محمود تا سه ماه ديگر سيد را مورد آزمايش سخت قرار داد.
درين مدت طعام باو خيلى كم و براى رمق جان ميدادند و اين ابتلا را
سيد «چاء زندان» مينامد و ميگويد درين مدت زنجيرها برپايش بود. اين آزمايش
[1]- خ- م( با) برگ- چنانكه خواهيم ديد شيخ محمود
چندى بعد على همدانى را برين كار گمارده است. جالب است كه مؤسس سلسله كبرويه( نجم
الدين كبرى مقتول 618 ه) هم يكى از مريدان برجسته خودش يعنى شيخ بغدادى خوارزمى(
مقتول 613 ه) را به كارى پست گمارده، ولى چون شيخ بغدادى طبعى بسيار حساس و لطيف
داشت از انجام آن كار پست منفعل ميگرديد و بوساطت مادرش حضور نجم الدين كبرى
التماس رساند كه خدمت ديگرى باو تفويض كنند. شيخ در جواب مادرش فرمود:« اين سخن از
تو عجب است كه علم طبعدانى، اگر پسر ترا شب صفراوى زحمت دهد من دارو به غلام ترك
دهم پسر تو صحت نيابد» اين قول شيخ كبرى حكمت او امر شيوخ را نشان ميدهد ر- ك:
تحقيق در احوال و آثار نجم الدين كبرى اويسى، ص 78- 79.