نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 943
«نهج»
آمده است در مقام نصيحت فرموده: «اتقّوا الله فما خلق
امرء عبثا فيلهو و لا ترك سدى فيلغو» حكمت 370 از خدا بترسيد، انسان بيهوده
آفريده نشده تا مشغول لهو باشد و به سر خود رها نشده تا عبثكارى كند
لغة
لغات
يعنى صداهائى كه هر قوم غرض خود را با آن بيان مىكنند، به قولى آن لفظى است وضع
شده براى معناى خاصّى. و اشتقاقش از «لغى يلغى» است و فقط يك بار در «نهج» يافته
است در مقام توحيد فرموده: «فانظر الى الشمس و القمر و
النبات و الشجر و الماء و الحجر... و طول هذه القلال و تفّرق هذه اللغات و
الالسن...» خ 185 271 بنگر به خورشيد و ماه، علف و درخت، آب و سنگ و اين
قلّههاى بالا رفته و اين لغات و زبانهاى گوناگون كه انسانها با آن سخن گويند، در
قرآن مجيد آمده: «﴿وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ
اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ»﴾ روم: 22
لفت
برگرداندن:
«لفته عن
كذا: صرفه عنه»
التفات:
رو كردن به طرفى كه مىخواهد و نيز به معنى روگرداندن است. و آن چهار بار در «نهج»
ديده مىشود، درباره عيسى 7 فرموده: «و لم
تكن له زوجة تفتنه و لا ولد يحزنه و لا مال يلفته و لا طمع يذلّه...» خ 160
227 يعنى مالى نداشته كه او را از بندگى حق باز دارد و برگرداند، به خوارج فرمود: «فقلت لكم... لا تلتفتوا الى ناعق نعق ان اجيب اضلّ و ان ترك
ذلّ» خ 122 179 به شما گفتم گوش ندهيد به نعره نعره زنى كه اگر اجابت شود
گمراه مىكند، و اگر اجابت نشود ذليل مىگردد.
در مقام
نصيحت فرموده: «و تلفّت الاستغاثة بنصرة الحفدة و
الاقرباء» خ 83 110 يعنى برگرداندهشدن مددخواهى از اولاد و اقرباء در وقت
مرگ
لفظ
(مثل
عقل) انداختن، گويند:
«لفظ
ريقه: رمى به»
يعنى آب
دهانش را انداخت. كلام را از آن لفظ گويند كه از دهان بيرون انداخته مىشود،
مواردى از آن در «نهج» آمده است به عثمان بن حنيف فرماندار بصره مىنويسد: «فانظر الى ما تقضمه من هذا المقضم فما اشتبه عليك علمه
فالفظه و ما ايقنت بطيب وجوهه فنل منه» نامه 45 417 نگاه كن به آن چه
مىخورى از اين خوردنى (رجوع شود به قضم) آنچه حليّت
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 943