نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 942
دنيا
انقطاع از قبول رحمت و توفيق خداست و از انسان نفرين است نسبت به غير.
مواردى
از آن در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «لعن الله
الآمرين بالمعروف التاركين له و الناهين عن المنكر العاملين به» خ 129 188،
خدا لعنت كند آنانرا كه امر به معروف مىكنند و خودشان معروف را انجام نمىدهند و
نهى از منكر مىكنند و آنرا انجام مىدهند و نيز فرموده: «فانّ
الله سبحانه لم يلعن القرن الماضى بين ايديكم الّا لتركهم الامر بالمعروف و النهى
عن المنكر فلعن الله السفهاء لركوب المعاصى و الحلماء لترك التناهى» خ 192
299، منظور از «لعن» عذاب دنياست.
آن حضرت
به اشعث بن قيس از بالاى منبر فرياد كشيد: «عليك لعنة
الله و لعنة الاعنين» خ 19 61 كه در «شعث» گذشت و به مغيرة بن اخنس فرمود: «يا بن اللعين الابتر و الشجرة التى لا اصل لها و لا فرع...»
خ 135 193 كه در «بتر» گذشت
لغب
لغوب:
خسته شدن:
«اللغوب:
الاعياء من التعب»
راغب رنج
معنى
كرده و بعضى خستگى شديد گفتهاند. آن سه بار در «نهج» آمده است، درباره اهل بهشت
فرموده: «و صان اجسادهم ان تلقى لغوبا و نصبا»
خ 183 268، ابدان آنها را نگاه داشته از اينكه احساس خستگى يا رنجى بكنند.
آن حضرت
به مأموران زكاة مىنوشت: «و لا توكّل بها الا ناصحا...
غير معنف و لا مجحف و لا ملغب... و ليرفّه على اللاغب» نامه 25 381 به
شتران و گوسفندان زكات نگمار مگر آدم مهربان را كه سختگير و اجحاف كن و خسته كننده
نباشد و به حيوان خسته راحتى بدهد
لغط
(مثل عقل
و شرف) صدا و نيز صداى مبهم و بى معنى آن فقط يكبار در «نهج» آمده است به معاويه
مىنويسد: «و كتاب امرىء ليس له بصر يهديه... قاده
الضلال فاتّبعه فهجر لا غطا و ضلّ خابطا» نامه 7 367 آمد به من نامه كسى كه
بصيرتى ندارد كه راهنمائيش كند، ضلالت او را كشيده و از آن تبعيّت كرده هذيان گفته
بى معنى و گمراه شده بدون هدايت