نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 912
چاهها
بىطاقت كشتند رجوع شود به «ركى» درباره خداوند فرموده: «لم
يذرء الخلق باحتيال و لا استعان بهم لكلال» خ 195 309، خلق را با تفكر و
مدد گرفتن نيافريده و از آنها براى خسته شدن كمك نگرفته است «كلالة حدّه» خ 233 74 يعنى كند شدن دم شمشيرش. «و اللسان عن الصدق كليل» خ 233 354 زبان از راستگوئى
كند است.
درباره
مالك اشتر فرموده: «فانّه سيف من سيوف الله لا كليل
الظبّة و لا نابى الضريبة» نامه 38 411، او شمشيرى است از شمشيرهاى خدا نه
دم شمشيرش كند است و نه ضربتش نامؤثّر.
درباره
طاووس فرموده: «و ان شاكلته بالحلّى فهو كفصوص ذات
الوان قد نطقّت باللجين المكلل» خ 165 237، اگر او را به زيورها تشبيه كنى،
او مانند نگينهاى رنگارنگ است نشانده شده در نقرههاى زينت شده
كلم
(مثل
عقل) زخم زدن.
«كلمه
كلما: جرحه»
راغب در
مفردات گويد: كلم تأثيرى است كه با چشم و گوش درك مىشود، كلام با گوش و كلم (زخم)
با چشم.
در مجمع
البيان فرموده: كلم به معنى زخم زدن است و معناى اصلى آن تأثير است
و «كلام»
اثرى است كه دلالت بر معنى دارد «تكليم و تكلّم» هر دو به معنى سخن گفتن است «كَلَّمَ
اللَّهُ مُوسى» يعنى خدا با موسى سخن گفت.
موارد
زيادى از آن در «نهج» آمده است در حكمت 381 فرموده: «الكلام
فى وثاقك ما لم تتكّلم به فاذا تكلمّت صرت فى وثاقه فاخزن لسانك كما تخزن ذهبك و
ورقك فربّ كلمة سلبت نعمة و جلبت نقمة»
كمد
(مثل
شرف) غم و اندوه و آن تنها يك بار در «نهج» آمده است، در رحلت رسول خدا 6 فرموده: «و لو لا انّك امرت بالصبر و نهيت
عن الجزع لا نفذنا عليك ماء الشئون و لكان الداء مما طلا و الكمد محالفا و قلّالك»
خ 235 355، اگر نبود كه به صبر امر فرموده و از جزع نهى كردهاى آب چشمها را در
گريه براى تو تمام مىكرديم و درد بىدرمان مىماند و غصّه هميشگى مىشد و اين دو
(درد بىدرمان و اندوه جاودان) براى تو كم است «قلّا» صيغه تثنيه است
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 912