نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 905
باشد و
انتقام نگيرد
مواردى
از آن در كلام حضرت آمده است. در وصف متقيان فرموده: «سهلا
امره. حريزا دينه. ميتة شهوته. مكظوما غيظه» خ 193 305، كارش آسان، دينش
حفظ شده، شهوتش مرده و غضبش نگهدارى شده است «كظوم» مبالغه در فرو بردن و نگهدارى
خشم است در خ 108
كظم (مثل
شرف) محل خروج نفس، جمع آن اكظام است چنانكه به خوارج فرمود: «و انّما فعلت ذلك... لعلّ الله ان يصلح فى هذه الهذته امر
هذه الامّة و لا تؤخذ باكظامها» خ 125 182 مهلت را در صلح با معاويه از آن
جهت برگزيدم كه شايد خداوند در اين صلح امر اين امّت را اصلاح فرمايد و مجراهاى
نفس آنها گرفته نشود منظور شدّت به خرج ندادن است
كعبه
خانه
خدا، واقع در مكّه معظّمه و در مسجد الحرام و آن فقط يك بار در «نهج» آمده است،
آنگاه كه عمر بن الخطّاب درباره فروختن زيور كعبه با آن حضرت مشورت مىكرد فرمود:
«انّ هذا القرآن نزل على النبّىصلّى الله عليه و آله... و كان حلى الكعبة فيها يومئذ فتركه
الله على حاله... فاقرّه حيث اقّره الله» حكمت 270، يعنى زيور كعبه از اول
بود، رسول خدا 6 آنرا تغيير نداد، تو هم تغيير نده
كعب
كعوب و
كعوبه، بالا آمدن و بزرگ شدن پستان دختر. «كعاب» دختريكه پستانش بزرگ شده است، آن
تنها يكبار در «نهج» ديده مىشود، درباره بيعت خويش فرموده: «و بلغ من سرور الناس ببيعتهم ايّاى ان ابتهج بها الصغير و
هدج اليها الكبير و تحامل نحوها العليل و حسرت اليها الكعاب» خ 229 351،
شادى مردم براى بيعت من به جائى رسيد كه كوچكها شادمان شدند و بزرگها و پيران
لرزان لرزان به طرف آن رفتند، و بيماران با تحمل فشار و دختران جوان سر برهنه براى
آن دويدند
كعم
(مثل عقل)
بستن دهان شتر تا چيزى نخورد و كسى را به دندان نگيرد «مكعوم» دهان بسته و ساكت،
اين لفظ دوبار در «نهج» آمده است، درباره بندگان خدا فرموده: «فهم بين شريد ناد و خائف مقموع و ساكت مكعوم» خ 32
75
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 905