responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 903

نمى‌شود كرد ناچارا: «فسدلت دونها ثوبا و طويت عنها كشحا» خ 3 48، بر خلافت پرده‌اى انداختم كه ديده نشود و پهلويم را از آن پائين كشيدم و آن مثلى است كه مى‌زنند. هر كس گرسنه باشد پهلويش پائين رود، و هر كس طعام خورد و سير شود پهلويش بالا آيد، يعنى از خلافت گرسنه ماندم و پهلويم را پائين كشيدم، حيف كه با عبارات فارسى نمى‌شود اين معانى را مجسّم كرد.

درباره رسول خدا 6 فرموده: «قضم الدنيا قضما و لم يعرها طرفا.

اهضم اهل الدنيا كشحا و اخمصهم من الدنيا بطنا» خ 160 228، دنيا را فقط به دندان گرفت و دهان از آن پر نكرد و نگاه خود را به دنيا عاريه نداد (به دنيا ننگريست) لاغرترين اهل دنيا در پهلو بود، (پهلويش از همه لاغرتر بود) و شكمش از همه خالى‌تر (صلوات الله عليه و آله)

كشر

(مثل عقل) آشكار كردن:

«كشر عن اسنانه كشرا: ابداها»

آن فقط يك بار در «نهج» آمده است در حكمت 277 فرمايد: «لا و الذى امسينا منه فى غبر ليلة دهماء تكشر عن يوم اغرّ ما كان كذا و كذا» معنى اين كلام در «غبر» گذشت «تكشر عن يوم اغّر» يعنى آشكار مى‌كن روز سفيدى را

كشيش

صدا و آواز. گويند:

«كشّت الحيّة كشيشا» يعنى مار از كشيدن پوستش به روى زمين صدا كرد نه از دهانش

«كشّت الضفدع: صاتت»

يعنى قورباغه صدا كرد. آن فقط يكبار در كلام حضرت آمده است، در ملامت اصحابش فرموده: «و كانّى انظر اليكم تكشّون كشيش الضباب لا تأخذون حقا و لا تمنعون ضيما» خ 123 180 «ضباب» به كسر اوّل جمع ضبّ به معنى سوسمار است «كشيش ضباب» صداى پوست آنهاست به وقت ازدحام، ظاهرا منظور فرار آنها از دشمن است، يعنى گويا به شما نگاه مى‌كنم كه به وقت فرار صدا مى‌كنيد مانند صداى سوسماران كه به وقت خزيدن تنشان بهم مى‌سايد، نه حقى را مى‌گيريد و نه ظلمى را باز مى‌داريد، از اين ماده فقط دو مورد فوق در «نهج» آمده است

كشف

(مثل عقل) اظهار شى‌ء و ازاله شى‌ء:

«كشف الشى‌ء: اظهره- كشف الله غمّه: ازاله»

مواردى از آن در «نهج» آمده است در خ 144 200 فرموده: «الا انّ‌

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 903
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست