نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 896
لشكر
انبوهى از مسلمانان نامه 36 409 «الستم فى مساكن من
كان قبلكم اطول اعمارا... و اكثف جنودا» خ 111 165، آيا نيستيد در خانههاى
آنانكه از شما عمرشان زياد و لشكريانشان انبوهتر بود
كحل
سرمه. و
آن سه مورد در «نهج» آمده است، درباره عبد الملك مروان كه در «شام» گفته شد فرموده: «و الله ليشرّدنّكم فى اطراف الارض حتى لا يبقى منكم الّا
قليل كالكحل فى البصر» خ 139 196، به خدا قسم او شما را پراكنده مىكند تا
نماند از شما مگر اندكى مانند سرمه در چشم، درباره مردگان فرموده: «و اكتحلت ابصارهم بالتراب فخسفت» خ 221 340، چشمهاى
آنها با خاك سرمه كشيد تا فرو رفت، درباره بعضى فرموده: «نومهم سهود و كحلهم دموع»
خ 2 47 خوابشان بيدارى و سرمهشان اشكهاست
كدح
راغب
گويد: كدح تلاش توأم با رنج است
در اقرب
الموارد گويد: «و قيل الكدح جهد النفس فى العمل»
گويند:
كدح خود را به زحمت انداختن در كار است، به هر حال معنى رنج و زحمت در آن ملحوظ
است، از اين ماده هفت مورد در كلام حضرت يافته است، درباره خلافت ابو بكر فرموده:
«يهرم فيها الكبير و يشيب فيها الصغير و يكدح فيها
مؤمن حتّى يلقى ربّه» خ 2 48، در ظلمت خلافت او، پيران فرسوده و كودكان پير
و مؤمن تا رسيدن به پروردگار خود در رنج بود.
كدوح:
(مثل عقول) جمع كدح به معنى خدش و خراش است، ظاهرا درباره زمان عبد الملك فرموده:
«و بدا من الايام كلوحها و من الليالى كدوحها»
خ 101 147، و آشكار مىشود روزهاى عبوس و شبهاى پر رنج و زخم زننده و در مقام
نصيحت فرموده: «فاحذروا حذر الشفيق الناصح و المجدّ
الكادح» خ 161 230 حذر كنيد مانند حذر كردن خائف خالص و جهد كننده تلاشگر
كدر
كداره و
كدورة: تيره شدن و آلوده شدن نقيض صاف و خالص شدن. شش مورد از آن در «نهج» ديده
مىشود، درباره دنيا فرموده: «و كدر منها ما كان صفوا»
خ 52 89، آنچه از دنيا صاف و خالص بود، تيره و آلوده گرديد.
«كدر»
(مثل كتف) آب تيره و آلوده. درباره اهل جاهليت فرموده: «تشربون
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 896