نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 895
نشان
مىدهند، و يا اينكه: خدا آنرا آشكار مىكند، سوم اينكه در قضاى حاجت عجله كند، تا
براى طرف گوارا باشد، زيرا هر قدر به تأخير اندازد، آنقدر در نظر طرف آميخته به
تكدّر خواهد بود.
درباره
انسان فرموده: «مسكين ابن آدم مكتوم الاجل»
حكمت 419 كه در «سكن» گذشت
كثب
جمع كردن
و جمع شدن لازم و متعدى هر دو آمده است:
«كثب
الشىء: جمعه»
سه مورد
از آن در «نهج» آمده است «كثب» (مثل شرف) به معنى نزديكى است:
«رماه من
كثب اى من قرب»
درباره
انسان فرموده: «فبينا هو يضحك الى الدنيا... اذ...
نظرت اليه الحتوف من كثب فخالطه بثّ لا يعرفه و نجّى همّ ما كان يجده» خ
221 341، مىبينى كه انسان به دنيا مىخندد ناگاه هلاكتها و مرگها به طرف او نگاه
كردند از نزديك، پس آميخته شد با او غصّهايكه آنرا نمىشناخت و به فكرش نمىآمد و
غم درونى كه آنرا پيدا نمىكرد
درباره
علم خداوند فرموده: «عالم السرّين ضمائر المضمرين... و
عوم نبات الارض فى كثبان الرمال» خ 91 135 كثيب: تلّ شن، جمع آن كثبان (مثل
قرآن) است يعنى عالم است به راز رازداران و شناكردن و رفتن ريشههاى نباتات را در
ميان تلّهاى شن. و در وصف بهشت فرمود «كثبان المسك...»
خ 165 239 كه در «كبس» گذشت
كثر
كثرت:
زيادت. راغب گويد: كثرت و قلّت در كميّت منفصله به كار روند مثل اعداد «اكثار»
بسيار شدن و بسيار كردن استكثار: بسيار كردن «تكاثر» بين الاثنين است، موارد زيادى
از آن در «نهج» آمده است «شريك مكاثر» خ 65
شريك افتخار كننده با زيادت مال
كثف
كثافت:
غلظت. زياد شدن. به هم پيچيدن سه مورد از آن در «نهج» آمده است، در حكمت 214
فرموده: «من لان عوده كثفت اغصانه» هر كس تركه
او نرم باشد شاخههايش زياد و به هم پيچيده مىشود، گويند مراد از «عود» خلق و خوى
است و از «اغصان» ياران و طرفداران مىباشد «جيشا كثيفا من المسلمين» يعنى
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 895