نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 876
ثمرات
امتحان مىكند تا توبه كننده توبه كند، و خوددارى كننده از گناه، خوددارى كند، و
پند گيرنده پند گيرد.
«قلع»
(مثل جسر) بادبان كشتى. درباره دم طاووس فرموده: به وقت رفتن به طرف مادهاش آنرا
به هوا بلند مىكند گوئى بادبان كشتى است كه كشتيبانى آنرا برافراشته است: «كانّه قلع دارىّ غنجه نوتّيه» خ 165 236
درباره حطام
دنيا فرموده است: «متاع الدنيا حطام مؤبىء فتجنّبوا
مرعاه قلعتها احظى من طمأنينتها» حكمت 367 «قلعه» به ضمّ اوّل: ساكن نشدن و
برخاستن، يعنى متاع دنيا علف خشك و «وبادار» است از چراگاه آن دور باشيد، عدم سكون
آن لذيذتر از مطمئن شدن به آن است.
و نيز فرموده: «و احذّركم الدنيا فانها منزل قلعة و ليست بدار نجعة»
خ 113 167، شما را از دنيا مىترسانم كه آن منزل ناپايدار و منزل قلع شدن است و
خانه اقامت و رحل انداختن نيست
قلق
(مثل
عقل) حركت دادن. و مثل شرف: اضطراب. مواردى از آن در «نهج» آمده است، بعضى از يارانش
به حضرت عرض كرد: چطور قوم شما، شما را از اين مقام كنار كردند فرمود: «يا اخا بنى اسد انّك لقلق الوضين ترسل فى غير سدد و لك بعد
ذمامة الصهر و حقّ المسئلة» خ 162 231 «قلق» به فتح قاف و كسر لام مضطرب
«وضين» طناب جهاز شتر كه از زير شكمش مىبندند، يعنى طنابت محكم و ثابت نيست معنى
آن در «اسد» گذشت.
درباره
بيوفائى دنيا فرموده: «فهل ينتظر... اهل مدّة البقاء
الّا آونته الفناء مع قرب الزيال و ازوف الانتقال و علز القلق و الم المضض و غصص
الجرض» خ 83 110 «علز» شدّت اضطراب است «علز القلق» مبالغه در اضطراب است
يعنى آيا منتظر مىشود اهل بقاء رماندار، مگر وقت فنا را با نزديكى زايل شدن و
نزديك شدن انتقال از دنيا، و اضطراب شديد مرگ و درد رسيدن غصّه به دل و جرعههاى
آب دهان.
آنگاه كه
به حضرت پيشنهاد شد خودش. به جهاد خارج شود فرمود: مرا
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 876