responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 859

﴿لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا﴾» انعام: 6 قرن و قرون به معنى بالا چندين بار در «نهج» آمده است «قرين»: رفيق.

«قرناء» رفيقان. «قرينة» مؤنث قرين، جمع آن قرائن است «قرينه كلام» آنست كه با كلام قرين است و به مراد دلالت مى‌كند، درباره خلقت اشياء فرموده: «عارفا بقرائنها و احنائها» خ 1 40 يعنى دانا بود به احوالى كه به خلقت اشياء قرين و نزديك بودند و نيز به اطراف و جوانب آنها دانا بود

قرى

جمع كردن. گويند: «قريت الماء فى الحوض» قريه: نام موضعى است كه مردم در آن جمع شوند به مردم نيز قريه گويند، در هر دو معنى به كار رفته است: «وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ» ممكن است شهر مراد باشد يا جماعت شهر، مواردى از آن در «نهج» آمده است، به علاء بن زياد حارثى درباره خانه‌اش فرمود: «و بلى ان شئت بلغت بها الاخرة تقرى فيها الضيف و تصل فيها الرحم» خ 209 324 «قرى الضيف» پذيرائى از ميهمان است

«قرى الضيف: اضافه»

يعنى و بلى اگر بخواهى با آن خانه به آخرت توانى رسيد، در آن از ميهمان پذيرائى كنى، و صله ارحام نمائى.

«قرى» به كسر اول: آنچه براى ميهمان آماده كنند، چنانكه فرموده: «انّ من احبّ عباد الله اليه عبدا... زهر مصباح الهدى فى قلبه و اعدّ القرى ليومه النازل به» خ 87 118، از محبوبترين بندگان خدا به خدا بنده‌اى است كه چراغ هدايت در دلش روشن شده و براى روز مرگش پذيرائى آماده كرده است «قريه» روستا و شهر، جمع آن قرى است

قزّ

حرير. ابريشم. فارسى معرّب است و آن فقط يكبار در كلام حضرت آمده است به عثمان بن حنيف مى‌نويسد: «و لو شئت لاهتديت الطريق الى مصفّى هذا العسل و لباب هذا القمح و نساعج هذا القزّ و لكن هيهات ان يغلبنى هواى...» نامه 45 418: اگر مى‌خواستم به اين عسل صاف شده و مغز اين گندم و بافته‌هاى اين ابريشم مى‌رسيدم و از آنها استفاده مى‌كردم. ولى هيهات كه نفسم بر من غالب آيد

قزع

(بر وزن شرف) هر چيزيكه داراى تكّه‌هاى متفرّقه است تكه‌هاى كوچك ابرها. اين لفظ چهار بار در «نهج» آمده است در دعاى استسقاء مى‌گويد: «اللهمّ‌

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 859
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست