نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1079
و بگويد:
تو فرزند ابو سفيان و برادر من هستى، به زياد نوشت: «و
لقد كان من ابى سفيان فى زمن عمر بن الخطاب فلتة من حديث النفس... لا يثبت بها
نسب... و المتعلق بها كالواغل المدفّع و النوط المذبذب» نامه 44 416. زياد
در زمان عمر گزارشى داد كه مورد تحسين واقع شد، ابو سفيان گفت اگر از عمر بن
الخطاب نمىترسيدم مىگفتم كدام كس زياد را در رحم مادرش گذاشته است يعنى من با
مادر او زنا كردهام و او از من است: «واغل» داخل شونده يا داخل شونده براى شراب
خوردن «واغل مدفّع» يعنى كسى كه ميان جمعى وارد مىشود و از آنها نيست و او را دفع
مىكنند و مىرانند «نوط مذبذب» كاسه يا مشكى است كه به جهاز شتر مىبندند هر قدر
شتر حركت كند آن نيز به اين سو و آن سو مىرود، يعنى ابوسفيان را در زمان عمر بن
الخطاب لغزشى از آنچه در خاطر داشت به زبان آمد، كه با آن نسب ثابت نمىشود، هر كس
به آن چنگ زند مانند واغل مدفّع يا آويخته متحركى است، (بى پايه است).
مرحوم
رضى فرمايد: چون زياد نامه را خواند، گفت به خداى كعبه على بن ابى طالب به فرزند
ابو سفيان بودن من شهادت داده است همانطور ماند تا در ايّام حضرت مجتبى صلوات الله
عليه معاويه او را برادر خواند.
و نيز
فرموده: «لقد علّق بنياط هذا الانسان بعضعة هى اعجب ما
فيه و ذلك القلب» حكمت 108 نياط رگى و رگهائى است كه قلب به آنها بسته و
آويزان است يعنى به رگهاى دل آدمى گوشتپارهاى چسبيده است كه عجيبترين عضو انسان
است و آن قلب مىباشد.
نوع
قسم:
«النوع:
ضرب من كلّ شىء»
جمع آن
انواع است كه دو بار در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «و
لكنّ الله يختبر عباده بانواع الشدائد و يتعبّدهم بانواع المجاهد» خ 192
294
نوف
نوف
بكالى از قبيله همدان يمن و از ياران عابد و زاهد امام صلوات الله عليه است «بكال»
مثل كتاب قبيلهاى است از «حمير» كه نوف از آن قبيله است، نام او در روايات آمده
است و در «نهج» دو بار ديده مىشود.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1079