نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1059
شكافته
شدن و شتريكه از راه منحرف مىشود.
نقد
(مثل
عقل) نگاه كردن به درهم و دينار تا خوب و بدش معلوم مىشود. آشكار كردن عيب سخن،
دادن قيمت به عجله و بدون تأخير، دو مورد از آن در «نهج» يافته است، درباره بنده
بدكار فرموده: «فجعل خوفه من العباد نقدا و خوفه من
خالقهم ضمارا وعدا» خ 160 226، ضمار (مثل كتاب) وعده و قرضى را گويند كه
اميدى به عمل به آن نيست، يعنى ترس از مردم را نقد و حاضر قرار داده و خوف از خالق
را وعده غير عملى. به شريح قاضى نوشت: «فانظر يا شريح
لا تكون ابتعت هذه الدار من غير مالك او نقدت الثمن من غير حلالك فاذا انت قد خسرت
دار الدنيا و دار الاخرة» نامه 3 364، «نقدت الثمن» يعنى حاضر كردهاى قيمت
را از غير حلال.
نقذ
انقاذ:
نجات دادن:
«الانقاذ:
التخليص عن ورطة»
و آن
جمعا سه بار در «نهج» آمده است. در رابطه با رسول خدا 6 فرموده:
«فهداهم به من الضلالة و انقذهم بمكانه من الجهالة»
خ 1 44، «مكانه» اشاره به نبوت آن حضرت است و نيز فرمايد: «ما استودع الله امرء عقلا الّا استنقذه به يوما ما» حكمت 407،
ظاهرا منظور عقل بخصوصى است كه بالاخره خدا روزى او را توسط همان عقل هدايت كرده و
از شقاوت دنيا و آخرت نجات مىدهد و يا منظور «العقل ما عبد به الرحمن» است.
نقش
نقاش و
مناقشه: هم به معنى مجادله آيد و هم به معنى دقّت و آخر رساندن محاسبه. چهار مورد
از آن در «نهج» به كار رفته است، به حسن مجتبى صلوات الله عليه مىنويسد: «و لم يشدّد عليك فى قبول الانابة و لم يناقشك بالجريمة»
نامه 31 399، خداوند در قبول توبه بر تو سخت نگرفته و با جريمه و انتقام با تو
مجادله نكرده است، به عموزادهاش مىنويسد: «او ما
تخاف نقاش الحساب» نامه 41 413 آيا از استقصاء حساب و از دقّت در آن
نمىترسى. در مذمّت يارانش فرموده: «اريد ان اداوى بكم
و انتم دائى كناقش الشوكة بالشوكة و هو يعلم انّ ضلعها معها» خ 121 177 ضلع
(مثل عقل) به معنى ميل
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1059