نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1047
الى نصر اخوانكم فجر جرتم جرجرة الجمل الاسرّ و تثاقلتم تثاقل النضو
الادبر» خ 39 82، شما را به
يارى برادرانتان خواندم، ناله كرديد مانند ناله شتر مريض و سنگينى كرديد مانند
سنگينى شتر لاغر و زخمى. درباره اموات فرموده: «ثمّ
القى على الاعواد رجيع وصب و نضو سقم» خ 83 113 يعنى انداخته شد بر روى
چوبها (تابوت) در حاليكه خسته شده زحمت و لاغر شده درد و بيمارى بود «رجيع» حيوانى
كه از اين سفر و آن سفر برگشته و خسته شده است. در موقع جنگ در دعا فرمود: «اللهم افضت اليك القلوب و مدّت الاعناق... و انضيت الابدان»
نامه 15 372، پروردگارا قلبها به تو پيوسته و گردنها به سوى تو كشيده شده و بدنها
براى تو لاغر و ضعيف گشته است.
انتضاء
كشيدن
شمشير از نيام. در روز شورى فرمود: «فاسمعوا قولى وعوا
منطقى عسى ان تروا هذا الامر من بعد هذا اليوم تنتضى فيه السيوف و تخان فيه
العهود» 139 196، سخن مرا بشنويد و حرفم را در گوش بگيريد، شايد امر خلافت
را بعد از اين ببينيد كه در آن شمشيرها كشيده مىشود و عهدها مورد خيانت قرار
مىگيرد، از اين ماده بيشتر از اين چهار مورد در «نهج» نيامده است.
نطف
(مثل
عقل) كم كم جارى شدن كه توأم با صاف شده و آب كم آيد، گاهى به معنى آب زياد نيز
مىآيد، انسان از نطفه آفريده شده يعنى از آب كم آفريده شده است، اين ماده هشت بار
در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «ما لابن آدم و
الفخر اوّله نطفة و آخره جيفة...» حكمت 454 نطاف (مثل رجال) جمع نطفه است
چنانكه درباره شتران صدقه مىنويسد: «و ليروّحها فى
الساعات و ليمهلها عند النطاف و الاعشاب» نامه 25 382 شتران را در ساعاتى
استراحت دهد و در نزد آبهاى كم (جويها) و علفها مهلت دهد (تا آب بخورد و علف
بچرد).
نطفه در
«نهج» دو بار به معنى آب زياد و رودخانه آمده است، يكى درباره
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1047