نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1046
خداوند
رنگهاى طاووس را منظم كرد در بهترين منظم كردن.
نضر
نضر و
نضارت: طراوت و زيبائى:
«النضرة:
الحسن كالنضارة»
مواردى
از آن در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «و سجدت له
بالغدّو و الاصال الاشجار الناضرة» خ 133 191 و سجده مىكند براى او در
بامدادان و شامگاهان درختهاى سر سبز و با طراوت. از زبان مردگان نقل كرده كه با
زبانحال مىگويد: «كلحت الوجوه النواضر و خوت الاجسام
النواعم» خ 221 340، چهرههاى با طراوت زشت گرديد بدنهاى منعّم پوك شد.
نضيض
كم:
«النصيض:
القليل»
آن فقط
يك بار در «نهج» آمده است در تقسيم مردمان فرمايد: «فالناس
على اربعة اصناف منهم من لا يمنعهم الفساد الّا مهانة نفسه و كلالة حدّه و نضيض
وفره» خ 32 74 مردم چهار صنفاند. يكى آنهائى است كه در طلب امارت از فساد
بارزشان نمىدارد مگر حقارت خودش و كندى سلاحش و كمى مالش.
نضل
(مثل
عقل) غلبه در تيراندازى. مناضله: مسابقه و مغالبه در تيراندازى، و دفاع از كسبى.
نضال: مغالبه در تيراندازى، مواردى از آن در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «و الصبر يناضل الحدثان و الجزع من اعوان الزمان» حكمت
211 «حدثان» (مثل كرمان) نوائب روزگار. يعنى استقامت نوائب روزگار را دفع مىكند،
بىتابى از ياران زمان است بر ضرر انسان. و نيز فرموده: «انما
المرء فى الدنيا غرض تنتضل فيه المنايا و لهب تبادره المصائب» حكمت 191 شخص
در دنيا هدفى است كه مرگها به آن اصابت مىكند انتضال در اينجا به معنى انداخته
شدن است يعنى انداخته مىشود در او مرگها به اصحابش در صفّين كه ياران معاويه را عقب
زدند فرمود: «و تزيلونهم من مواقفهم كما ازالوكم حسّا
بالنضال و شجرا بالرماح» خ 107 155، آنها را از مواضعشان عقب مىزنيد با
كشتن به وسيله تير انداختن و طعن زدن با نيزهها چنانكه آنها شما را چنان كرده
بودند.
نضو
(مثل
جسر) شتر لاغر. چنانكه در ملامت ياران فرموده: «دعوتكم
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1046