نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1037
متلاحمها و درور قطر السحاب فى متراكمها» خ 91 134 داناى اسرار سينههاست و داناست به
ابرهاى پديد آينده و بهم پيوسته و داناست به قطرههاى باران در متراكم ابرها. خطاب
به مخلوق فرمايد: «ايّها المخلوق السّوى و المنشأ
المرعىّ فى ظلمات الارحام» خ 163 233، «منشأ» اسم مفعول از باب افعال است،
يعنى اى آفريده مستوى الخلقه و اى آفريده تحت نظر در ظلمتهاى ارحام. و نيز فرمايد:
«عجبت لمن انكر النشأة الاخرى و هو يرى النشاة الاولى»
حكمت 126 كه مراد خلقت دنيا و خلقت آخرت است.
نشب
نشب (مثل
شرف) و نشوب: علاقه پيدا كردن و پيوستن و ملازمت. و نظير آن
«نشب
الشىء فى الشىء: علق»
«نشب
الامر: لزم»
چهار
مورد از آن در «نهج» آمده است.
در رابطه
با آخرت فرموده: «كيف انت اذا التحمت اطواق النار
بعظام الاعناق و نشبت الجوامع حتى اكلت لحوم السواعد» خ 183، 267 «نشبت
الجوامع» يعنى غلها و زنجيرها چسبيده و ملازم شد. چه حال خواهى داشت آنگاه كه
طوقهاى آتش به استخوان گردنها پيوست، و غلها به بازوها چسبيده و گوشت آنها را خورد
(نعوذ بالله من عذاب الاخرة).
درباره
مرگ فرموده: «و كانّكم بمخالبها قد نشبت فيكم»
خ 204 321 گوئى كه چنگالهاى مرگ در شما ملازم شده و فرو رفته است، درباره اهل سخن
بودن اهلبيت : فرموده: «و انّا لامراء
الكلام و فينا تنشّبت عروقه و علينا تهدلّت غصونه» خ 233 354، تنشّب از باب
تفعل تعلق و پيوسته و ملازمت است، مراد از «عروق» افكار بلند و علوم عالى است و از
«غصون» وجوه اداء سخن در قالبهاى مختلف است.
يعنى ما اميران
گفتاريم، عروق و ريشههاى آن در ما ملازم و ثابت است و شاخههايش به ما سايه
افكنده است. به فرمانده طلايه دارش معقل بن قيس رياحى كه به صفّين مىفرستاد نوشت:
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1037