نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1029
نسج
(مثل
عقل) بافتن. چهار مورد از آن در «نهج» يافته است درباره قضاة جور فرموده: «فهو من لبس الشبهات فى مثل نسج العنكبوت لا يدرى اصاب ام
اخطأ» خ 17 59 او از اشتباه شبههها در مثل تار عنكبوت است نمىداند صائب
است يا خطا رفته است. به عثمان بن حنيف مىنويسد: «و
لو شئت لاهتديت الى مصّفى هذا العسل و لباب هذا القمح و نسائج هذا القزّ. و لكن
هيهات ان يغلبنى هواى» نامه 45 418، اگر مىخواستم به صاف شده اين عسل و
مغز اين گندم و بافتههاى اين ابريشم راه مىيافتم ليكن هيهات كه هواى نفس بر من
غالب آيد، نسائج جمع نسيجه به معنى بافتههاست.
درباره «و النسّاج الى منسجه» حكمت 199 رجوع شود به «خبز» و
غيره. يعنى برگشتن بافنده به محلّ بافندگى.
نسخ
زايل
كردن. از بين بردن:
«نسخ
الشىء: ازاله»
در قاموس
ازاله و ابطال و تغيير گفته است
در مجمع
البيان آمده: نسخ در لغت آنست كه چيزى را ابطال كرده و چيز ديگرى در جاى آن
بگذاريم
اين معنى
با نسخ در شريعت كاملا مطابق است كه قانونى مىرود و قانونى ديگرى در جاى آن
مىآيد، مواردى از اين ماده در «نهج» آمده است، درباره رسول خدا 6 فرموده.
: «كلما نسخ الله الخلق فرقتين جعله فى خيرها لم يسهم فيه عاهر
و لا ضرب فيه فاجر» خ 214 330، هر وقت خداوند مخلوق را با تناسل دو فرقه
كرد، آن حضرت را در بهرين آن دو قرار داد، در نسل او نه زناكارى سهيم شده و نه
بدكارى نصيبى برده است، منظور از «نسخ الله» آن است كه خدا نسلى را از محلى به
محلى منتقل كرده و آنرا تكثير فرمود. پس نسخ در اينجا به معنى نقل است يعنى وقتى
كه خداوند از يك پدر دو پسر آورد، آن حضرت را در نسل بهترين آندو قرار داد، از
رسول خدا 6 نقل شده: «ما افترقت فرقتان منذ نسل آدم ولده الّا
كنت فى خيرهما» ابن ابى الحديد.
درباره
ملائكه فرموده: آنها اعمال گذشته خويش بزرگ ندانستهاند و اگر بزرگ
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1029