نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1030
مىدانستند
ترسهاى گوناگون اميد آنها را از جاى مىكند و زايل مىنمود: «و لو استعظموا ذلك لنسمح الرجاء منهم شفقات وجلهم» خ
91 131 «شفقات» فاعل «نسخ» و «رجاء» مفعول آن است.
درباره
انبياء : فرموده: «تناسختهم كرائم الاصلاب
الى مطهرات الارحام» خ 94 139، اصلاب والامقام آنها را به ارحام پاك منتقل
كرده است در نامه 3 365 به شريح قاضى نوشته: «لكتبت
اليك كتابا على هذه النسخة» منظور از نسخه نامهاى است كه مطالب را به آن
منتقل مىكنند. درباره اختلاف مردم در احكام (كه مىبايست در آنها به اهل بيت
: رجوع كنند) فرموده، بعضى منسوخ را شنيده و از ناسخ خبر نداشته است و
بعضى بالعكس و هكذا: «انّ فى ايدى الناس حقا و باطلا و
صدقا و كذبا و ناسخا و منسوخا... فحفظ المنسوخ و لم يحفظ الناسخ فلو علم انّه
منسوخ لرفضه... و آخر رابع لم يكذب على الله و لا على رسوله... فهو حفظ الناسخ
فعمل به و حفظ المنسوخ فجنّب عنه... فهذه وجوه ما عليه الناس فى اختلافهم»
خ 210 325- 327.
نسر
(مثل
عقل) كندن. باز كردن. تهمت زدن و نيز به معنى مرغ عقاب آيد «منسر» (مثل مجلس و
منبر) مقدمة الجيش بالشكرى كه به هر چه گذرد تار و مار مىكند، جمع آن «مناسر»
است، سه مورد از ماده در «نهج» آمده است، در مذمت يارانش فرموده: «كلّما اطّل عليكم منسر من مناسر اهل الشام اغلق كلّ رجل
منكم بابه و انجحر انجحار الضبّ فى جحرها» خ 69 99 هر وقت لشكرى از لشكريان
شام بر شما مشرف مىشود، هر يكى از شما درش را بسته و مانند سوسمار در سوراخ خود
مىخزد. و ظاهرا درباره اهل شام فرموده: «انّهم لن
يزولوا عن مواقفهم حتّى يرموا بالمناسر تتبعها المناسر و يرجموا بالكتائب تقفوها
الحلائب» خ 124 181، به خدا آنها از مواضع خود كنار نمىشوند مگر آنكه مورد
حمله شوند با لشكريانى كه لشكريانى در پى آنها باشند و تا عقب زده شوند با
دستههائى كه سوارانى در عقب و پشتيبانى آنها باشند.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1030