نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1028
رفعته التقوى»
خ 191 284، از دنيا دور شوندگان و به آخرت عاشقان باشيد.
نزو
(مثل
عقل) جهيدن.
«نزا
نزوا: وثب»
دو مورد
از آن در «نهج» آمده است به شريح به بن هانى يكى از فرماندهانش كه در مقدمه
لشكريان صفين بود مىنويسد: «اتق الله فى كلّ صباح و
مساء... فكن لنفسك مانعا رادعا و لنزوتك عند الحفيظة و اقما قامعا» نامه 56
44، هر صبح و شام از خدا بترس، به نفس خود از گناهان رادع و مانع باش و در وقت
غضب، جهيدن و سركشى خودت را مقهور كن و برگردان. درباره ملخ فرموده: «و لا يستطيعون ذبّها... حتى ترد الحرث فى نزواتها و تقضى
منه شهواتها» خ 185 272، اهل زراعت از برگرداندن آن عاجزند، تا آنكه در
حمله و جهيدن خود وارد كشت شود و حاجت خود را از آن برآورد.
نسأ
تأخير
انداختن:
«نسا
الشىء: اخرّه»
آن فقط
يك بار در «نهج» آمده است، چنانكه فرموده: «انّ افضل
ما يتوسل به المتوسّلون الى الله سبحانه و تعالى... صلة الرحم فانّها مثراة فى
المال و منسأة فى الاجل» ح خ 110 163 منسأة (مثل مرحمت» مصدر است يعنى صله
رحم زيادت است در مال و تأخير است در اجل و شايد به معنى فاعل باشد يعنى زياد
كننده مال و تأخير اندازنده اجل (زياد كننده) عمر است.
نسب
(مثل
شرف) قرابت:
«النسب:
القرابة»
و نيز به
معنى توصيف و نسبت دادن آيد، مناسبت: مشاكلت و مماثلت است، مواردى از آن به هر دو
معنى در نهج آمده است، در حكمت 125 فرموده: «لانسبنّ
الاسلام نسبة لم ينسبها احد قبلى. الاسلام هو التسليم و التسليم هو اليقين و
اليقين هو التصديق...» يعنى وصف مىكنم اسلام را وصفى كه كسى قبل از من
نكرده است، كه خلاصهاش اعتقاد و عمل است. آنجا كه فرموده: «فرض الله... ترك الزنا تحصينا للنسب» حكمت 252
منظورش نسب معروف و قرابت و عدم اختلاط نسل است، و آنجا كه فرموده: «و صار الفسوق نسبا» خ 108 157 منظور وسيله پيوند و
قرابت است
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 2 صفحه : 1028