نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 92
خ 91،
131، در طبقههاى آسمان محل انداختن پوست حيوانى نيست مگر آنكه در آن فرشتهاى در
حال سجده يا سعى و تلاش كننده سريعى هست. و به معاويه شقى مينويسد: «فاقعس عن هذا الامر و خذ اهبة الحساب» نامه 10، 370،
از اينكار (ادعّاى خلافت) كنار شو آماده شده حساب خدا را برگير. همچنين است خطاب
آنحضرت به يارانش: «فخذوا للحرب اهبتها» خ 26،
68، از اين ماده فقط سه مورد در «نهج» يافته است.
اَهل:
خانواده.
خاندان.
راغب در
مفردات گويد: اهل الرجل در اصل كسانى هستند كه با او در يك خانه زندگى مىكنند،
بعد به طور مجاز به كسانى كه او و آنها را يك نسب جمع مىكند، اهل بيت آنمرد
گفتهاند
در قاموس
گويد: اهل رجل، عشيره و اقرباى اوست، اهل الامر واليان امر هستند، اهل خانه، ساكنان
آنست اهل مذهب معتقدين به آن هستند.
اين لفظ
در «نهج» به اين معانى آمده و در حدّ وفور يافته است مانند: اهل الدنيا، اهل
الشام، اهل العراق، اهل الدين، اهل مصر، اهل الجهل، اهل البغى، اهل البصائر، اهل
الكوفه، اهل الاسلام و غيره، انحضرت به وقت برگشتن از صفين خطاب به گورستان كوفه
فرموده: «يا اهل الديار الموحشة و المحالّ المقفرة و
القبور المظلمة، يا اهل التربة يا اهل الغربة يا اهل الوحدة يا اهل الوحشة، انتم
لنا فرط سابق و نحن لكم تبع لاحق...» حكمت 130، 492، اين لفظ حدود دويست و
چهل و چهار بار در «نهج» به كار رفته است از ميان آنها به دو محل اشاره مىشود يكى
«سيّد اشباب اهل الجنّة» درباره حسنين 8، ديگرى كلمه «اهل البيت»
: است.
امام
صلوات الله عليه به معاويه مىنويسد: «و منّا النبّى
و منكم المكذّب و منّا اسد الله و منكم اسد الاحلاف و منّا سيّدا شباب اهل الجنة و
منكم صبية النار» نامه 28، 387 معنى اين كلام در «اسد» كذشت لقب «سيّدا
شباب اهل الجنّة» لقب متواترى است كه رسول خدا 6 به حسينن
8 داده است.
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 92