نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 91
نماينده
تو زكات را مىگيرد، بفهمان كه ميان ناقه و بچهاش جدائى نياندازد، حيوان خسته را
راحت كند، و به شتريكه زير پايش شكافته شده و يا از رفتن درمانده انتظار بكشد و
مدارا كند، صلوات و سلام خدا بر تو باد اى امير مومنان كه مىفرمائى حتى با
حيوانات درمانده مدارا شود «نقب» بفتح اوّل و كسر دوّم: شتريكه پنجه پايش سوراخ
شده «ظالع» شتريكه از رفتن عاجز شده است. از اين ماده فقط دو مورد فوق در «نهج»
يافته است.
اَناة:
حلم.
وقار. انتظار. «الحلم و الأناة توأمان ينتجهما علوّ
الهمة» حكمت 460 تملّك نفس و تأنّى و صبر، دو مولود همزاد هستند همّت عالى
سبب به وجود آمدن آندو است انگاه كه جرير را براى بيعت گرفتن از اهل شام و معاويه
به شام فرستاد، ياران گفتند: به شام لشكر كشيد، فرموده: چون جرير هنوز برنگشته: «و الرأى عندى مع الاناة فأرودوا و لا اكره لكم الإعداد»
خ 43، 84، رأى من انتظار و تأنّى است، لكن آماده باشيد آمادگى را مكروه نمىدارم.
و نيز فرمايد: «من الخرق المعاجلة قبل الامكان و
الاناة بعد الفرصة» حكمت 363 عجله كردن پيش از امكان كار و منتظر ماندن بعد
از فرصت از حماقت است اين لفظ همهاش پنج بار در «نهج» آمده است.
اناء:
(بكسر اول) ظرف، جمع آن آنيه است «ايهّا الناس سيأتى عليكم زمان يكفاء فيه الاسلام كما يكفاء
الاناء بمافيه» خ 103، 150 زمانى مىآيد كه اسلام وارونه مىشود چنانكه ظرف
با آنچه در آنست وارونه مىشود، ظاهرا اشاره به زمان بنى اميه است.
«الا و انّ الدنيا قد ولّت حذّاء فلم يبق منها الّا صبابة كصبابة
الاناء اصطبّها صابّها» خ 42،
84 بدانيد دنيا بطور سريع رو گردانده و نمانده از آن مگر ته ماندهاى مانند ته
مانده ظرف كه گذاشته آنرا گذارندهاش، از اين ماده فقط چهار مورد در «نهج» آمده
است.
اِهاب:
تأهّب به
معنى تهيّأ و آمادگى است «اهبه» بضّم اوّل به معنى آماده شده آيد، «اهاب» مطلق
پوست يا پوست دباغى نشده است. در رابطه با ملائكه فرموده است: «و ليس فى أطباق السماء موضع اهاب الّا و عليه ملك ساجد
او ساع حافد»
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 91