نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 38
تناسلى خود مانند جماع نرهائيكه شهوت بر آنها غلبه كرده براى
مقاربت، من تو را حواله مىدهم به ديدن، ابن أبى الحديد دربارۀ «احيلك...»
گفته است: آنحضرت ظاهرا در كوفه مقاربت طاووس را ديده بود ولى در مدينه طاووس وجود
نداشت، از اين ماده فقط اين دو لفظ در «نهج» آمده است.
ارز:
انقباض. جمع شدن. در جا ماندن. ارز، يأرز: انقبض و ثبت»
دربارۀ گمراهان فرموده: «قد خاضوا بحار الفتن و اخذوا بالبدع دون السنّن و ارز
المؤمنون و نطق الضالّون المكذّبون» خ
۱۵۴، ۲۱۵ يعنى: مؤمنان ساكت ماندند و گمراهان
و تكذيب كنندگان حق به سخن در آمدند، و به ياران خويش در اطاعت امر امام فرمود: «و
الله لتفعلن او لينقلن الله عنكم سلطان الاسلام ثمّ لا ينقله اليكم ابدا حتّى يأرز
الامر الى غيركم» خ ۱۶۹، ۲۴۴
به خدا قسم بايد اطاعت امر امام كنيد و گرنه خدا حكومت اسلامى را از شما سلب مىكند
و ابدا به شما انتقال نمىدهد تا كار حكومت به غير شما جمع شود.
و در رابطه با كوهها فرموده: «و
جعلها للارض عمادا و أرّزها فيها اوتادا» خ
۲۱۱، ۳۲۸ كوهها را براى زمين ستونها گردانيد
و آنها را به شكل ميخها در زمين ثابت نمود، اين سخن حاكى از رفتن ريشۀ كوهها
در زمين است. اين كلمه فقط سه بار در «نهج» يافته است.
ارض:
در رابطه با «ارض» كه زمين ماست در نهج البلاغه مطالب
گوناگونى آمده و اين كلمه به صورت مفرد و جمع مجموعا حدود ۱۱۹
بار به كار رفته است، ما از ميان آن مطالب سه مطلب را انتخاب كرده بررسى مىكنيم
اول: خلقت زمين، دوم: كوهها كه زمين را از اضطراب و شكافته شدن مانعند، سوّم مفرد
و جمع به كار رفتن آن، با آنكه در قرآن پيوسته مفرد آمده است اوّل: از «نهج
البلاغه» معلوم مىشود كه زمين در ابتدا به صورت مذاب بوده و سپس سطح آن منجمد شده
و درياى وسط آن مهار گرديده و به صورت فعلى در آمده است و كوهها كه ريشۀشان
در زمين فرو رفته زمين را از تلاطم نگاه داشتهاند و مواد مذاب آن كه گاهى در اثر
آتشفشان بيرون مىجهد شاهد گوياى اين
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 38