نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 35
صفحة السماء و الارض» اين لفظ چهار بار «نهج» آمده است،
آنحضرت دربارۀ آيندۀ كوفه فرموده:
«كاّنى بك يا كوفه تمدّين مدّ الأديم العكاظى...» خ ۴۷، ۸۶ اى كوفه گويا مىبينمت كه
مانند چرم بازار عكاظ كشيده مىشوى ظاهرا منظور از كشيده شدن دست به دست شدن در
دست خريداران و فروشندگان است.
و نيز در خطبه ۱۰۸، ۱۵۶
و خ ۹۳، ۱۳۸ هر دو در رابطه با بنى اميه آمده است و
راجع به خلقت زمين فرموده: «فسكنت من الميدان لرسوب الجبال
فى قطع اديمها» خ ۹۱، ۱۳۲، زمين
در اثر رفتن ريشۀ كوهها در تكههاى سطحش از تلاطم آرام گرفت، اين عبارت
اخراى «وَ أَلْقىٰ فِي الْأَرْضِ
رَوٰاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ» نخل:
۱۵، مىباشد.
ادات:
آلت: «و الخالق لا بمعنى حركة و نصب
و السميع لاباداة» خ ۱۵۲، ۲۱۲
خدا آفريننده است نه بدان معنى كه دستى حركت دهد و رنجى به بيند، شنواست نه با
آلتى مانند گوش انسان، جمع اداة ادوات است «الذى كلّم موسى تكليما
و اراه من آياته عظيما بلا جوارح و لا ادوات و لا نطق و لا لهوات ك ۱۸۲، ۲۶۲: خدائيكه با
موسى سخن گفت و از آيات عظيم خويش به او نشان داد، بدون اعضاء و بدون اسبابها و
بدون تكلم با زبان و بدون زبان كوچك كه در حلق است «لهوات» جمع «لهاة» و آن زبان
كوچك در حلق است.
اداوه:
ظرف كوچكى كه از چرم درست كننده (مشك كوچك) اين لفظ فقط يكبار
در كلام امام 7 به كار رفته، آنجا كه در وصف دنيا فرموده: «و
قد امرّ فيها ما كان حلوا و كدر منها ما كان صفوا فلم يبق منها الاّ سملة كسملة
الاداوة» خ ۵۲، ۸۹ آنچه در دنيا
شيرين بود تلخ گشته و آنچه صاف بود تيره شده نمانده از آن مگر باندازۀ آب
كمى مانند آب اندك مشكى كوچك.
اداء:
دادن و رساندن مانند دادن حقّ: «و
استعينوا الله على اداء واجب حقه»خ
۹۹، ۱۴۵،
استئداء:
طلب اداء «فبعث فيهم رسله و واتر اليهم
انبيائه ليستأدوهم ميثاق فطرته...» خ ۱،
۴۳: خدا در ميان مردم رسولان خود را مبعوث كرد، و پيامبرانش را پى در
پى فرستاد تا پيمان فطرت خدا را از مردم بطلبند (و آن اقرار به توحيد است)
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 35