نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 34
روايات هست و از «نهج» نيز استفاده مىشود كه كعبه توسط آدم
بنا شده و آنوقت ابراهيم آنرا تجديد بنا كرده است چنانكه فرمايد: «ثم
امر آدم 7 و ولده ان يثنوا اعطافهم نحوه فصار مثابة لمنتجع اسفارهم و
غاية لملقى رحالهم» ۱۹۲،
۲۹۳ يعنى:
سپس خدا امر فرمود كه آدم و فرزندانش به آن توّجه و ميل كنند
لذا بيت الله محل رفت و آمد شد براى فائده سفرشان و انتهاء انداختن رحلشان، همچنين
است عبارت:
«الا
ترون انّ الله سبحانه اختبر الاولين من لدن آدم 7 الى الآخرين من هذا
العالم باحجار لا تضّر و لا تنفع و لا تبصر و لا تسمع فجعلها بيته الحرام...» خ ۱۹۲، ۲۹۲ هر دو جمله
نشان مىدهد كه كعبه از زمان آدم 7 بوده است در كافى ج ۴ كتاب
الحج باب في حجّ آدم 7 ص ۱۹۰، پنج حديث در اين رابطه
نقل كرده است.
«اللهم
انت اهل الوصف الجميل... و عدلت بلسانى عن مدائح الآدميين» خ ۹۱، ۱۳۵، اين تنها كلامى
است كه در آن لفظ «آدميين» آمده است يعنى: خدايا تو سزاوار توصيف نيكو هستى...
زبان مرا از مدح و ثناى آدميان بمدح خودت برگرداندهاى.
اِدام:
خورش، در نهايه گويد: «الادام... ما يؤكل مع الخبز اىّ شىء
كان» و نيز بمعنى شىء موافق و ملايم طبع آيد: «الادام: كلّ موافق و ملايم» اين
كلمه فقط يكبار در «نهج» به كار رفته، آنجا كه در زهد عيسى 7 فرموده: «و
كان ادامه الجوع و سراجه بالليل القمر و ظلاله في الشتاء مشارق الارض و مغاربها» خ ۱۶۰، ۲۲۷ خورش او يا
موافق ميلش گرسنگى و چراغش در شبها نور ماه و مسكنش در زمستان مشرقها و مغربها
بود، يعنى در زمستان مسكنى نداشت بلكه به محلّهاى گرم مىرفت تابستان نيز همانطور،
در نهج البلاغۀ «عبده» آمده است: كسيكه كنّ و منزل او مشرق و مغرب است مسكنى
نخواهد داشت «مأدوم» اسم مفعول از ادام است ك ۴۵،
۴۱۹.
اَديم:
چرم دباغى شده و صفحۀ زمين و آسمان: «الاديم: الجلد
المدبوغ... و
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 34