نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 26
۲۶
حكمت ۲۹۸: هر كس در خصومت مبالغه كند به گناه مىافتد
«آثم»
گناهكار، دربارۀ عمرو بن عاص فرموده: «عجبا
لابن النابغة... لقد قال باطلا و نطق آثما» خ
۸۴، ۱۱۵ يعنى تعجّب از پسر زن زناكار... حقا كه
باطل گفته و گناهكارانه دهان به سخن باز كرده است و آن وقتى بود كه ابن عاص به اهل
شام مىگفت على بن ابى طالب اهل شوخى و سبكى و... است.
«اثمه»
بر وزن طلبه جمع آثم است: «انّ
شرّ وزرائك من كان للاشرار قبلك وزيرا... فانهم اعوان الاثمة» نامه ۵۳، ۴۳۰ بدان اى مالك
بدترين وزيران تو آنهائى هستند كه قبل از تو وزير اشرار بودهاند،... آنها اعوان
گناهكارانند.
اجاج
آب شور كه به تلخى زند «هٰذٰا عَذْبٌ فُرٰاتٌ سٰائِغٌ
شَرٰابُهُ وَ هٰذٰا مِلْحٌ أُجٰاجٌ» فاطر: ۱۲، اين كلمه فقط دو بار در «نهج» آمده
است دربارۀ راغبان خدا فرموده: «فهم فى بحر أجاج افواههم ضامرة
و قلوبهم قرحة قد وعظوا حتى ملّوا» خ
۳۲، ۷۵، آنها از نادانى مردم و ظلم ظالمان در دريائى تلخ
هستند و دهانهايشان بسته و دلهايشان مجروح است، بقدرى مردم را موعظه كردهاند تا
خسته شدهاند.
و در وصف آتش جهنّم فرموده: «ساطع
لهبها، متغّيظ زفيرها متأجج سعيرها»خ
۱۹۰، ۲۸۲، شعلهاش بلند، صدايش پرهيجان، آتشش
در شدت حرارت است.
(نعوذ بالله منها) در لغت آمده: «الاجّة: شدة الحرّ و
توهّجه».
اجر:
مزد. ثواب. پاداش كه در مقابل عمل نيك به انسان مىرسد. «و
من انكره بلسانه فقد اجر و هو افضل من صاحبه» حكمت ۳۷۳: هر كس عدوان و منكر را با زبان
انكار كند مأجور است و او از آنكه با قلب انكار كند برتر است و به زياد بن ابيه مىنويسد:
«ا
ترجو ان يعطيك الله أجر المتواضعين و انت عنده من المتكبّرين» نامۀ ۲۱، ۳۷۷.
اجل:
مدّت معيّن و آخر مدّت. راغب گويد: اجل مدّتى است كه براى
چيزى معيّن شود، اجل انسان مدت حيات اوست (قاموس)، آخر مدت نيز گفته است:
امام صلوات الله عليه دربارۀ خدا فرمايد:
الذى ليس لصفته حدّ محدود و لا نعت موجود و لا وقت معدود و لا اجل ممدود» خ ۱، ۳۹ خدائيكه براى وصف او نه حدى معين
و نه نعتى موجود و نه وقتى شمرده شده و نه مدتى كشيده شدهاى وجود دارد، «و
كان
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 26