نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 132
نامه 28،
387
برهان : دليل
روشن. آن در اصل به معنى روشن شدن است چنانكه راغب نقل كرده است
اين كلمه
هفت بار در كلام امام 7 ديده مىشود، آنحضرت درباره قرآن مجيد فرمايد: «فهو عند الله وثيق الاركان، رفيع البنيان، منير البرهان،
مضىء النيّران...» خ 198، 314 و در رابطه با خلقت خفاش فرموده: «و كيف عشيت اعينها عن ان تستمدّ من الشمس المضيئة نورا
تهتدى به فى مذاهبها و تتّصل بعلانية برهان الشمس الى معارفها» خ 155، 217
به بينيد خفّاش چطور چشمش كور شده از اينكه از آفتاب روشن مدد جويد نوريكه با آن
در راههاى خود هدايت شود و با ديدن برهان آفتاب (روشنائى آفتاب) برسد به جاهاى
شناختهاش
برى
(بر وزن
عقل) تراشيدن
«برى
السهم بريا: نحته»
اين لفظ
فقط دو بار در «نهج» ديده مىشود، و در خطبه همّام در اوصاف متقين فرموده است «و امّا النهار فحلماء، علماء، ابرار، اتقياء قد براهم الخوف
برى القداح ينظر اليهم الناظر فيحسبهم مرضى و ما بالقوم من مرض» خ 193، 304
امّا در روز بردبارانند، دانايانند، نيكوكارانند، پرهيزكارانند خوف خدا آنها را
مانند تيرها تراشيده است نگاه كننده به آنها نگاه كرده مىپندارند مريض هستند، با
آنكه مرضى ندارند.
بزّ
سلب و
انداختن و ترك كردن
«بزّه
بّزا: سلبه»
اين كلمه
تنها يكبار در «نهج» آمده است، امام صلوات الله عليه در رابطه با ولايت شام به
معاويه مىنويسد: «فقد سلكت مدارج اسلافك بادعائك
الاباطيل... و بانتحالك ما قد علا عنك و ابتزازك لما قد اختزن دونك...» نامه
65، 456، با ادّعاى اباطيل به راه گذشتگانت داخل شدهاى، و با درخواست چيزيكه
(ولايت شام) از تو بالاتر است و با سلب و گرفتن ولايت مسلمانان (شام) با آنكه به
امر خدا از تو منع شده است.
بسء
(بر وزن
قفل) انس گرفتن
«بئس به
بسأ: انس:»
اين كلمه
تنها يكبار در «نهج» به كار رفته است در رابطه با مخالفان اهل بيت :
فرموده: «كاّنى
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 132