نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 130
گاهى
اوقات مراد از آن تحرك و تلاش و تهديد و امثال آنست چنانكه درباره اصحاب جمل
فرموده: «و قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذين الامرين
الفشل و لسنا نرعد حتّى نوقع و لا نسيل حتى نمطر» خ 9، 54. يعنى اينها رعد
و برق كردند ولى آخر آندو، ترس و سستى بود، اما ما رعد نمىكنيم تا باران بريزيم و
سيل جارى نمىكنيم مگر آنكه باران ببارانيم. به عبارت ديگر آنها تهديد و منم منم
كردند ولى آخرش هيچ شد ولى ما اگر وعده دهيم حتما عمل مىكنيم.
جمع برق،
بروق است چنانكه فرموده: «اكثر مصارع العقول تحت بروق
المطاع» حكمت 219 اكثر قتلگاههاى عقلها زير نورهاى طمعهاست.
«بارق»
شىء متلألىء، نورانى و نيز ابر با برق چنانكه در خ 191، 284، گاهى اوقات به
شمشير بارقه گويند به علت برّاق بودن آن، چنانكه در خ 101، 147 آمده: «و برقت بوارقه» و برق زد شمشيرهاى او
بريق
تلألؤ و
روشنائى چنانكه در رابطه با طاووس فرموده: «الّا انّه
يخيّل لكثرة مائه و شدّة بريقه انّ الخضرة الناضرة ممتزجة به» خ 165، 238،
مگر آنكه بعلّت زيادى آبش و شدت نورانيّتش به نظر مىآيد كه سبزى خوشايند به آن
ممزوج شده است.
«مبراق»
برق
دهنده، درباره فتنه فرموده «مرعاد مبراق» خ 151، 211 داراى رعد و برق است.
«ابريق»
بطرى.
چنانكه در مجمع البيان آمده است، اين لفظ فقط يكبار در «نهج» يافته است كه درباره
طاووس فرموده: «و مخرج عنقه كالابريق و مغرزها الى حيث
بطنه كصبغ الوسمة اليمانية» خ 165، 237 بالاى گردنش مانند بطرى براق و
انتهاى آن به طرف شكمش مانند رنگ نبات نيل يمانى است. ماده «برق» با مشتقات آن
جمعا حدود هفده بار در «نهج» آمده است.
برك
بركت:
فائده ثابت. اصل آن به معنى ثبوت است
طبرسى در
مجمع البيان ذيل آيه 97 از سوره بقره فرموده: اصل بركت به معنى ثبوت است گويند:
«برك بروكا» يعنى ثابت شد
پس بركت
به معنى ثبوت فايده است در اثر نموّ و رشد، محلّ جمع شدن آب را «بركه» گويند كه آب
در آن ثابت است. «تبارك الله» يعنى
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 130