نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 110
كردن
زمين بالاتر باشد از قصد جمعآورى ماليات، و نيز تشكر و قدردانى آنها را جلب كن و
به اينكه عدالت را در ميان آنها گسترش مىدهى شاد باش و مباهات كن. از اين ماده
فقط سه مورد و هر سه در فرمان مالك آمده است.
بجر
(بر وزن عسر): شرّ. داهيه. تعجب. اين لفظ سه بار
در «نهج» آمده دو تا در رابطه با خوارج كه امام صلوات اللّه عليه در ترساندن آنها
فرموده: «و قد كنت نهيتكم عن هذه الحكومة فابيتم علّى
اباء المنابذين حتّى صرفت رأيى الى هواكم و انتم معاشر خفّاء الهام سفهاء الاحلام
و لم آت- لا ابا لكم- بجرا و لا اردت لكم ضرّا» خ و سمّى تركهم التعمّق
فيما لم يكلّفهم البحث عن كهنه رسوخا فاقتصر على ذلك» خ من شما را از امر «حكمين»
نهى كردم ولى مانند دشمنان امتناع كرديد، تا رأى خودم را تابع هواى نفس شما كردم،
در حاليكه سبك مغز و سفيه و كم عقل بوديد، ننگ بر شما من كه نه شرّى بر شما آورده
و نه ضررى به شما در نظر داشتهام. سوّمى در شعرى است كه در خ 33، 77 كه امام
صلوات اللّه عليه بر آن استشهاد كرده است.
ادمت لعمرى شربك المحض صابحا و اكلك بالزّبد
المقشّرة البجرا
ولى اين
شعر و ما بعدش در نهج البلاغه ابن ميثم و عبده نيامده است اما ابن ابى الحديد و
صبحى صالح آنرا نقل مىكند.
بجس:
منفجر
شدن و منفجر كردن. لازم و متعدّى هر دو آمده است در قرآن مجيد آمده: (فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً) اعراف:
160 از سنگ دوازده چشمه منفجر شد، اين كلمه فقط يكبار در «نهج» آمده، آنجا كه در
رابطه با طاووس فرموده «و ان انثاه تطعم ذلك ثمّ تبيض
لا من لقاح فحل سوى الدمع المنبجس» خ 165، 237 يعنى: طاووس ماده آنرا
مىخورد و تخم مىگذارد بىآنكه طاووس نر با او در آميزد مگر اشك چشمى كه منفجر
مىشود، (نگارنده معنى كلام امام را نفهميدم)
بحبوحة:
(بضم اوّل و سوّم) وسط. «بحبوحة المكان: وسطه»
اين لفظ فقط يكبار در كلام امام 7 يافته است. آنجا كه در وصف قرآن
فرموده: «فهو
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 1 صفحه : 110