responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 107

حرف البآء

بئس:

فعل ذمّ است و در تمام ذّم‌ها به كار مى‌رود چنانكه «نعم» در تمام مدحها. اصل آن از «بؤس» به معنى ناپسند است: «بئس الزاد الى المعاد العدوان على العباد» حكمت 221، بد توشه‌اى است براى روز معاد، ستم كردن به بندگان خدا، اين لفظ هفت بار در نهج البلاغه آمده است.

بؤس:

سختى و شدّت حاجت،

«بئس الرجل بؤسا: اشتدت حاجته فهو بائس»

اين كلمه فقط يكبار در «نهج» آمده، آنجا كه در وصف بهشت فرموده: «لا يهرم خالدها و لا يبأس ساكنها» خ 85، 116، يعنى آنكه در بهشت مخّلد است پير نمى‌شود و آنكه در آن ساكن است نياز و احتياج پيدا نميكند يعنى در بهشت پيرى نيست آنجا كهولت و (آنتروپى) از مادّه برداشته مى‌شود بزرگترين فارق ما بين دنيا و آخرت همانست و نيز در بهشت كمبود نيست تا احتياج باشد، اين ماده همان مادّه «بأس» است كه مى‌آيد.

بأس:

سختى. ناپسند، بأساء نيز همان معنى را دارد، اين كلمه در معنى عذاب، جنگ، خوف و غيره نيز به كار رود ولى معنى اصلى همان سختى و ناپسند است آنحضرت در شجاعت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده: «كنّا اذا احمّر البأس اتقّينا برسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم فلم يكن احد منّا اقرب الى العدوّ منه» غريب 9، يعنى چون جنگ شدّت مى‌يافت به رسول خدا پناه مى‌برديم‌

نام کتاب : مفردات نهج البلاغه نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 107
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست