responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    جلد : 1  صفحه : 119

(1)

«ح»

(2)

حائط بنى مداش:

حائط به معناى بستان است.

سمهودى مى‌نويسد: جايى بوده در وادى القرى كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله آن را به اقطاع بنى مداش داد و از اين رو به آنان نسبت داده شده است.

(3)

حاجر:

در لغت به معناى زمين بلندى است كه ميان آن پست و فرو رفته باشد، نيز به معناى كناره‌هاى وادى كه آب را نگاه دارند.

حاجر نام چندين جاست كه مشهورترين آنها حاجر مدينه است در غرب النّقاء تا انتهاى حرّه وبره از طرف وادى عقيق. گفته مى‌شود: هرگاه سخن از عقيق و حاجر به ميان آيد، آتش شوق و اشتياق (به مدينه) شعله‌ور مى‌شود و اشك از محاجر (كاسه‌هاى چشم) سرازير مى‌گردد.

در تعيين زيستگاه‌هاى بنى فزاره نيز از حاجر سخن به ميان مى‌آيد و منازل آنها را بين نقره و حاجر تعيين مى‌كنند.

مى‌گويند عيينة بن حصن فزارى، عمر بن خطاب را از وارد كردن غير عرب‌ها به مدينه نهى كرد و گفت: گويى مردى از آنان را مى‌بينم كه به اينجاى تو خنجر مى‌زند- او دست خود را زير نافش گذاشت- و اتفاقا به همان نقطه از بدن عمر خنجر خورد. هنگامى كه ابو لؤلؤ بر او خنجر زد، عمر گفت: «همانا ميان نقره و حاجر رأيى است».

(4)

حاجزه:

جايى است در جنوب عوالى- عوالى مدينه- كه يكى از صدقات پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله در آنجا قرار داشته است.

نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي    جلد : 1  صفحه : 119
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست