نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 120
(1)
حاذه:
جايى
بوده در سرزمين بنى سليم، ميان مدينه و نجد، كه عمرو بن عبسه صحابى، پيش از آنكه در
مدينه خدمت پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله بيايد، در آنجا به سر مىبرد.
(2)
حاضر:
در
لغت به معناى كوى يا قبيله بزرگ پرجمعيت است. در خبر اعزام سريّه قطبة ابن عامر به
سوى قبيله خثعم در ناحيه تباله از اين نام ياد شده است. تباله در طرفهاى يمن يا
در جنوب عربستان سعودى در منطقه بيشه واقع شده است.
امروزه
به وادى داراى آبادىها و دهكدههاى زياد، حاضر اطلاق مىشود.
(3)
حاطب:
يكى
از راههاى خيبر بوده كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله از پيمودن آن خوددارى
ورزيد و از راه مرحب حركت كرد.
نامى
است كه يكى از چاههاى مدينه به آن اضافه مىشود و در حرف «الف»، ماده «آبار»،
گذشت. بعضى آن را يك كلمه؛ يعنى به صورت «بيرحا»، دانستهاند.
در
حديث ابو طلحه انصارى از اين چاه نام برده شده و آمده است كه وى به پيامبر خدا
صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: «من در بين املاك و دارايىهايم به بئر حاء
بيشترين علاقه را دارم و آن را در راه خدا صدقه مىدهم».
در
سنن ابو داود آمده است: «در ميان اموالم به «اريحا» بيشترين علاقه را دارم». به
گمان من اين يك تحريف دورى است ... بكرى تأكيد كرده كه اين كلمه مركب از «بئر» و
«حاء» مىباشد.
بئر
حاء در شمال شرقى مدينه بوده و با مسجد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله 84 متر فاصله
داشته است.
(5)
حباشه:
(به
ضمّ اول)، يكى از بازارهاى عرب در دوره جاهليت بوده است. در حديث آمده: هنگامى كه
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به سن بلوغ رسيد و جوانى برنا شد ...
خديجه
او را براى تجارت در بازار حباشه، كه بازارى است در تهامه، اجير كرد (به نقل از
ياقوت). در كتاب المثالب ابو عبيده آمده است كه صيفى و ابو صيفى، دو پسر هاشم بن
عبد مناف، از كنيزى سياهپوست بودند كه در بازار حباشه، بازارى متعلق به قينقاع، از
______________________________
(1). ازرقى، ج 1، ص 282؛ فاسى، ج 1، ص 75
نام کتاب : فرهنگ اعلام جغرافيايى - تاريخى در حديث و سيره نبوى (ترجمه المعالم الأثيره فى السنة و السيرة) نویسنده : حسن شراب، محمد محمد؛ مترجم حميد رضا شيخي جلد : 1 صفحه : 120