2.
عنوان «راسخون فى العلم» نمىتواند، عدل «فى قلوبهم زيغ» باشد، زيرا هيچگونه
تقابلى بين اين دو عنوان وجود ندارد. در مقابل كسانى كه طبعى آشفته و قلبى واژگون
دارند، كسانى مىباشند كه طبعى سالم و دلى آرام در اختيار دارند. در مقابل
دانشمندان و پويندگان علم حقيقى، جاهلان و وازدگان دانش قرار دارند. لذا دو عنوان
فوق نمىتوانند عدل يكديگر باشند.
3.
از باب «تناسب حكم و موضوع» بايستى خبرى كه بر عنوان «راسخين فى العلم» مترتب
مىگردد، با مقام علم و دانش متناسب باشد. لذا اگر مقصود آن باشد كه راسخون فى
العلم، ندانسته سر تسليم فرودمىآورند لازم بود كه در عنوان موضوع، خلوص در ايمان
مطرح گردد، زيرا مقتضاى ايمان پاك، تسليم محض است. ولى مقتضاى علم و دانش پويايى و
فحص است كه تا چيزى را نداند و نفهمد تسليم نگردد. خلاصه، تناسب حكم و موضوع ايجاب
مىكند كه اخبار از اين عنوان بلند و والا، چيزى متناسب با دانستنىها باشد، نه با
نادانستنى! 4. و اما درباره آنكه چرا رسول اللّه را از گروه راسخين فى العلم جدا
نساخته؟
بايد
گفت: چرا جدا بسازد؟! آيا چون در برخى آيات جدا ساخته لازمهاش آن است كه در همه
جا بايد جدا سازد؟! اين «التزام بما لا يلزم» است و هيچ موجبى ندارد. در بسيارى از
موارد، كه عناوينى، به گونه گروهى مورد ستايش قرار دارد، رسول اكرم صلّى اللّه
عليه و آله در جمع گروه قرار گرفته و جدا نگرديده است. مثلا در سوره آل عمران
مىخوانيم:
«شَهِدَ
اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ.
قائِماً بِالْقِسْطِ ...»[2].
در اين آيه قطعا، رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله در زمره ارباب علم و شهادت
دهندگان به وحدانيّت حق تعالى مىباشد. آياتى از اين قبيل بسيار است كه افرادى به
طور گروهى مورد ستايش قرار گرفتهاند و پيامبر گرامى نيز در جمع آنان حضور داشته،
شمع محفل بوده است.
5.
جمله «يقولون آمنّا به ...» در موضع حال قرار گرفته و اين حالت- كه حاكى از ايمان
ثابت است- موجب گرديده است تا موضع حكمت الهى را در نظر بگيرند و
[1] يعنى: جنگ شما را نشايد جز آن كه در كنار گروههاى
مردم در حركت باشد.