حال سرهاى آن دو را به وسيله هانى بن أبى حيّه همدانى و زبير
بن اروح تميمى برايتان فرستادهام، [هانى بن أبى حيّه و زبير بن أروح] از شنوايان
و مطيعان و ارادتمندان ما هستند. امير المؤمنين مىتواند هر چه خواست از آن دو
بپرسد، چرا كه آن دو عالم و صادق و فهيم و پرهيزكارند، و السلام».
(1) يزيد [در پاسخ نامه
ابن زياد] نوشت:
«هم چنانكه گمان مىكردم
طبق ميل ما عمل كرده! و دورانديشانه و هوشيارانه برخورد نمودهاى و با شجاعت و
دليرى و بدون هراس بر آنان چيره گرديدهاى، با اين عمل نظر و ديد مثبتم را در مورد
خودت تثبيت و تصديق كردهاى.
فرستادههايت را خواسته،
و با آنان پرسوجو و گفتگوى محرمانه داشتهام، همان طور كه ذكر كردى آن دو را اهل
نظر و فضل يافتم، لذا شما را به آن دو سفارش مىكنم.
به من خبر رسيد حسين بن
على به طرف عراق مىآيد، ديدبانيها و نگهبانيها را مستقر كن مواظب موارد مظنون باش
و متهمين را دستگير كن، [لكن] تا كسى با تو از در جنگ در نيامده او را نكش، و هر
اتفاقى كه رخ داده، به من گزارش كن، و السلام عليك و رحمة الله».[1] مسلم بن عقيل روز سه شنبه هشتم ذى
الحجة سال 60 در كوفه قيام كرد، و [درست در همين روز] يعنى سه شنبه [هشتم ذى
الحجة] يوم التروية، امام حسين [عليه السلام از مكه] خارج شد.[2] عبد الله بن زبير اسدى در مورد قتل
مسلم بن عقيل و هانى بن عروه مرادى
[1] تاريخ طبرى، 5/ 380، به نقل از أبى مخنف از
أبى جناب يحيى بن أبى حيّه كلبى و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 65 و 66، با كمى تغيير.
[2] تاريخ طبرى، 5/ 381، به نقل از أبى مخنف از
صقعب بن زهير از عون بن أبى جحيفه.