responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 61

بن عقيل حمله كردم از اين رو تو از روبروى وى كنار برو.[1] [و شبث بن ربعى با آنها مى‌جنگيد، و مى‌گفت منتظر شب باشيد تا متفرق شوند، قعقاع بن شور به وى گفت: شما جلو راه مردم را گرفته‌اى از سر راهشان كنار برو تا بروند.][2]

آغاز غربت مسلم‌

(1) عبّاس جدلى مى‌گويد با [مسلم‌] بن عقيل همراه چهار هزار نفر خارج شديم، هنوز به قصر نرسيده بوديم كه تعدادمان به سيصد نفر رسيد،[3] دائما [از نيروهاى‌] ما فرار مى‌كردند، تا اينكه شب شد، و تنها سى نفر در مسجد با [مسلم‌] بن عقيل ماندند، و با وى نماز خواندند، [مسلم‌] وقتى با اين وضع روبرو شد به طرف درهاى كنده رفت. [وقتى به درهاى كنده‌[4] رسيد از آن سى نفر] تنها ده نفر با او مانده بودند.

سپس از [درب‌] خارج شد در حالى كه ديگر كسى با او نبود. وقتى، به خود آمد متوجه شد كه ديگر احدى را نيافت تا راه را به او نشان بدهد و او را به خانه‌اى هدايت كند و يا اگر دشمنى متعرضش شد او را يارى كند. [مسلم‌] با چهره‌اى سرگشته و حيران در كوچه‌هاى كوفه مى‌رفت ولى نمى‌دانست كجا بايد برود!! تا اينكه به طرف خانه‌هاى بنى جبله از [قبيله‌] كنده رفت، مقدارى قدم زد تا به درب [خانه‌] زنى رسيد كه او را [طوعة] مى‌خواندند [طوعة] [كنيز] اشعث بن قيس [كندى‌] بود كه [از وى بچه‌دار شده بود] لذا [اشعث او را آزاد كرد و اسيد حضرمى با او ازدواج كرده بود، كه پسرى به نام، بلال را برايش بدنيا آورد. بلال [به دنبال‌


[1] تاريخ طبرى، 5/ 370، به نقل از أبى مخنف از سليمان بن أبى راشد از عبد الله بن خازم كثيرى.

[2] اين قسمت خبر أبى مخنف نيست بلكه هارون بن مسلم از على بن صالح از عيسى بن يزيد نقل كرده است، رك: تاريخ طبرى، 5/ 381.

[3] تاريخ طبرى، 5/ 369، به نقل از أبى مخنف از يونس بن أبى اسحاق.

[4] منظور درهايى از مسجد است كه به طرف محله كنده باز مى‌شد.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست