responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 35

فرستادگان همگى نزد حسين عليه السّلام رسيدند، [حضرت‌] نامه‌ها را قرائت كرد، و از آنها اوضاع و احوال مردم را پرسيد، و نامه زير را نوشت و به هانى بن هانى سبيعى و سعيد بن عبد الله حنفى كه آخرين پيك‌هاى [مردم كوفه‌] بودند سپرد:

«بسم الله الرحمن الرحيم، از حسين بن على به همه مؤمنين و مسلمين: هانى و سعيد با نامه‌هايتان آخرين كسانى بودند كه نزدم آمدند- هر چه گفتيد و ذكر كرديد را فهميدم، حرف اكثر شما اين است كه ما پيشوايى نداريم لذا نزد ما بيا كه شايد خدا بواسطه شما ما را گرد محور حق و راه راست جمع كند.

برادر، پسر عمو و فرد مورد وثوق خانواده‌ام [مسلم بن عقيل‌] را به سوى شما فرستاده‌ام مأمورش نموده‌ام وضع و نظرتان را برايم گزارش دهد، اگر نوشت كه نظر همه شما و فضلا و عقلايتان همان است كه پيك‌هايتان به من رسانده‌اند، و در نامه‌هايتان خوانده‌ام، ان شاء الله به سرعت نزد شما مى‌آيم. قسم بجانم كسى امام نيست مگر آنكه عامل به قرآن باشد و بر اساس قسط عمل نمايد و در گرو حق و حقيقت باشد و نفس خويش را بر خواست خدا وادارد.

و السلام.»[1]

سفر مسلم بن عقيل به كوفه‌

(1)[2] حسين عليه السّلام مسلم را خواست و با قيس بن مسهر صيداوى و عمارة بن عبيد سلولى و عبد الرحمن بن عبد الله بن كدنى أرحبى [به كوفه‌] فرستاد، مسلم را به تقواى الهى و مهربانى با مردم و كتمان مأموريتش سفارش كرده، [و فرمود] اگر ديد مردم متحد و جمع هستند فوراً به وى اطلاع دهد.


[1] تاريخ طبرى، 5: 353، ادامه خبر محمد بن بشر و رك: تذكرة الخواص، 244 با كمى تغيير و رك: ارشاد شيخ مفيد، 2: 38 و 39.

[2] أبى مخنف بعد از روايتى از أبى مخارق راسبى نقل مى‌كند.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 35
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست