شما اين گونه رفتار نمىكرد و بدين نحو شما را نمىفرستاد!
[سپس] به علىّ [بن حسين] گفت: يا على! پدرت ابتدا پيوند خويشاوندى مرا قطع كرد و
حقم را ناديده گرفت و [براى گرفتن] سلطنتم با من ستيز نمود، لذا خدا با او اين
گونه كرد كه مىبينى! (1) علىّ [بن حسين عليه السّلام] فرمود: «ما أصاب من مصيبة
فى الارض و لا فى أنفسكم إلا فى كتاب من قبل أن نبرأها.»،[1] «هيچ مصيبتى در زمين [به جسم و مال]
و به جانهايتان نخواهد رسيد مگر آنكه پيش از اينكه آن را آفريده باشيم در كتابى
ثبت است.» يزيد گفت: «و ما اصابكم من مصيبة فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير»،[2] «هر مصيبتى
كه به شما مىرسد بواسطه عملكرد خودتان است و او از بسيارى [از گناهان] در
مىگذرد.»[3] فاطمة دختر
على [عليه السّلام] مىگويد: هنگامى كه ما را جلوى يزيد بن معاويه نشاندند فردى
سرخ رو از أهالى شام [در حالى كه به من اشاره مىكرد] به يزيد گفت:
يا امير المؤمنين! اين
را به من هديه كن! [وقتى اين سخن را شنيدم] لرزه بر اندامم افتاد و بشدت ترسيدم،
گمان كردم بر ايشان جايز است اين كار را بكنند، لباس خواهرم زينب را گرفتم، او از
من بزرگتر و عاقلتر بود و مىدانست [اين كار] عملى نمىشود.
[خواهرم زينب به آن مرد شامى]
گفت: دروغ گفتى- و الله- از خود پستى نشان دادهاى! نه تو حقّ چنين كارى دارى و نه
او [يزيد.]
[3] تاريخ طبرى، 5/ 461، به نقل از أبى مخنف از
أبو جعفر عبسى از أبى عماره عبسىّ، با كمى جابجايى، و شيخ مفيد مشاجره امام سجاد
عليه السّلام با يزيد را با كمى تفاوت نقل كرده است، رك: ارشاد، 2/ 120 و سبط ابن
جوزى آيه تلاوت شده توسط امام سجاد عليه السّلام را ذكر كرده است، رك: تذكرة
الخواص، 262، به نقل از هشام بن محمد.