responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 187

نيز به هراس افتادند، بخدا هرگز مجروحى را- كه فرزند و خانواده و يارانش كشته شده باشند- به قوّت قلب و آرام‌دلى و جرأت او نديده‌ام. بخدا چه قبل از حسين و چه بعد از او مانندش را نديده‌ام! مردان جنگى مانند گريختن گله بزى كه گرگ در آن حمله كند از راست و چپش مى‌گريختند! (1) عمر بن سعد به حسين [عليه السّلام‌] نزديك شده بود [در اين هنگام‌] زينب دختر فاطمه [س‌]، خواهر [حسين عليه السّلام‌] [از خيمه‌گاه‌] بيرون آمد و گفت: آى عمر بن سعد! آيا أبا عبد الله كشته مى‌شود و تو نظاره مى‌كنى! عمر بن سعد صورتش را از [زينب [س‌]] برگرداند گويا همين الآن اشكهاى عمر را مى‌بينم كه روى گونه‌ها و محاسنش جارى است.[1] و [حسين عليه السّلام‌] در حالى كه بر دشمن حمله مى‌كرد مى‌فرمود: آيا يكديگر را براى كشتن من تشويق مى‌كنيد؛ و الله بعد از من بنده‌اى از بندگان خدا را نخواهيد كشت كه به اندازه كشتن من برايتان اسفناكتر و ناراحت‌كننده‌تر باشد! بخدا قسم اميدوارم خدا مرا به خاطر اهانت شما [نسبت به من‌] گرامى بدارد و انتقام مرا بى‌آنكه بفهميد از شما بگيرد. و الله اگر مرا بكشيد خدا درگيرى و گرفتارى و خونريزيتان را بين خودتان خواهد افكند، و تا عذاب دردناك را بر شما نيفزايد شما را رها نخواهد كرد.[2] آنگاه شمر بن ذى الجوشن با [تعدادى از] مردان جنگى به سوى حسين [عليه السّلام‌] آمد كه سنان بن أنس نخعى، و خوليّ بن يزيد أصبحى و صالح بن وهب يزنى، و قشعم بن عمرو جعفى و عبد الرحمن جعفى در ميانشان بودند، و شمر بن ذى الجوشن آنان را تحريك مى‌كرد [تا بر امام عليه السّلام حمله‌ور شوند]، در نتيجه‌


[1] تاريخ طبرى، 5/ 452، به نقل از أبى مخنف از حجّاج از عبد الله بن عمّار بن عبد يغوث بارقى و ارشاد شيخ مفيد، 2/ 111، با كمى تغيير.

[2] تاريخ طبرى، 5/ 452، به نقل از أبى مخنف از صقعب بن زهير از حميد بن مسلم.

نام کتاب : نخستين گزارش مستند از نهضت عاشورا (ترجمه وقعة الطفّ لأبي مِخنف) نویسنده : يوسفي غروي، محمدهادي؛ مترجم جواد سليماني    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست